بدان كه هر نماز دو وقت دارد: اول وقت و آخر وقت . اول وقت خشنودى پروردگار و آخر آن بخشش خداوند است .
مراقب وقتهاى نماز باشيد (كه تا وقتش فرا رسيد انجام دهيد) ؛ چرا كه انسان از حوادثى كه مانع انجام نماز در وقت گردد، ايمن نيست .
همانا امر شده است به وضو، تا آن که بنده پاک باشد، به هنگامى که مىایستد در مقابل خداوند جبار و همچنین وقت مناجات نمودن.
... چون وضو يك ادب در برابر خدا است ، بنده به هنگام نماز، وقتى كه دربرابر خداوند مى ايستد، پاك باشد.
بپرهيزيد از اين كه در نماز سستى و تنبلى كنيد و يا حدودش را ضايع كنيد يا از روى دستپاچگى ركوع و سجده نماز را آن چنان به جا آوريد كه گويى همچون خروس منقار مى زنيد يا اين كه نماز را سبك بشماريد يا اين كه به جاى نماز به امور دنيوى مشغول شويد و يا در غير وقت نماز بخوانيد، در هر حال رسول خدا فرمود: از من نيست كسى كه نمازش را سبك بشمارد.قسم به خدا بر حوض كوثر بر من نخواهد رسيد.
هر كس نماز بخواند، ولى زكات و ماليات اسلامى نپردازد، نمازش قبول نمى شود.
خداوند عز و جل فرمود: سه چیز با سه چیز همراه است: 1 - نمازگزارى که به او زکات تعلق گیرد و نپردازد، نمازش پذیرفته نیست. 2 - و به سپاسگزارى براى خود و پدر و مادر فرمان داد: آن که سپاس پدر و مادر نکند، هرگاه خدا را سپاس کند پذیرفته نیست . 3 - به پرهیزکارى از خدا و پیوند با خویشاوند فرمان داد. آن که پیوند با خویشان ندارد از خدا بیمناک نیست.
وقتى قيامت شود بنده را مى خوانند اول چيزى كه از او مى پرسند نماز است ، پس اگر نمازش را تام و تمام به جا آورده باشد، نجات مى يابد، و اگر نمازش را با شرايط و آداب صحت يا قبولى آن به جا نياورده باشد، او را به آتش مى افكنند.
حضور قلب و آزاد گذاشتن جوارح (بازى نکردن با آنان) و خوار شمردن خود در پیشگاه خداى تعالى و قراردادن بهشت سمت راست و آتش جهنم را سمت چپ و صراط را در مقابل مشاهده کردن و خدا را در مقابل خود دیدن .
مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به اين جهت موظف شده اند كه قرآن مجيد متروك و ضايع نشود.
همانا خداوند عز و جل در شبانه روز هفده ركعت نماز بر مردم واجب كرده است كسى كه آن را به جا آورد خداوند غير از نماز از او سؤ ال نمى كند.
بدان كه افضل واجبات بعد از معرفت خداى عز و جل نماز پنجگانه است .
مردى از اصحاب امام على علیه السلام که به او قیس مى گفتند، به نماز ایستاد. وقتى رکعتى خواند ناگهان مار سیاهى آمد، و در موضع سجده قیس قرار گرفت ، قیس با بى توجهى کامل به رکوع و سجود رفت. وقتى پیشانى از موضع سجده برداشت، مار به گردن قیس پیچید. سپس از یقه وارد پیراهن او شد. ولى این بنده صالح خدا که حقیقت نماز را دریافته بود به نمازش ادامه داد و آسیبى هم از مار ندید.
(نماز) مطالبه وصال و تقرب بنده به سوى خداوند است .
همانا نماز بهترين شيوه بندگى خداست و آن زيباترين شكلى است كه خداوند آن را آفريده ، پس كسى كه به طور كامل و تمام آن را به جا آورد حق واجب آن را ادا كرده و كسى كه در انجام آن كوتاهى كند خدا آن را به صورتش مى زند.
نماز عطيه و احسانى است از طرف خداوند براى بنده ، كه از راه رحمت و عنايت بخشيده است .
به درستى نماز نيكوترين صورتى است كه خدا آن را خلق كرد.
همانا، نماز بهترين عبادت براى خداست .
براى این که بنده وقتى براى مناجات با (خداوند) جبّار در برابر او مى ایستد، پاک باشد. فرمان او را اطاعت کرده باشد و از آلودگى ها و نجاست پاکیزه باشد، به علاوه این که وضو باعث از بین رفتن حالت کسالت و زدودن خواب آلودگى و پاک ساختن دل براى ایستادن در حضور (خداوند) جبّار مى شود .
پاکیزگى از اخلاق پیامبران است.
برچسبها:
کاسنى، درمان هزار درد است. هیچ دردى در درون آدمى زاده نیست، مگر این که کاسنى، آن را در هم مى کوبد.
بهترینِ سبزى ها ، کاسنى و کاهو است .
هر كس بــا مسلمانى فقير رو به رو شود و به او سلامى متفاوت با سلامى كند كه به ثروتمند مى كند، روز قيامت خداوند عز و جل را ديدار كند در حالى كه خدا از او در خشم است .
مال و ثروت جمع نشود ، مگر با داشتن پنج خصلت : بخل شديد ، آرزوى دراز ، حرص چيره (بر جان) ، رسيدگى نكردن به خويشان و ترجيح دنيا بر آخرت .
بهترين مال انسان، اندوخته هاى صدقه است .
هرگاه در حال كسب و كار بودى و وقت نماز رسيد كسب تو را از نماز باز ندارد؛ زيرا خداوند مردمى را چنين توصيف كرده و ستوده است : مردانى كه هيچ تجارت ... اين مردم كاسب بودند امّا چون گاه نماز مى رسيد دست از كسب و كار مى شستند و به نماز بر مى خاستند . مزد و پاداش اينان بيش از كسانى بود كه كاسبى نمى كردند و نماز مى خواندند .
بهشت و حوريان بهشتى مشتاق كسى هستند كه مسجد را تميز كند، يا آلودگيهاى آن را بگيرد.
بر شما باد به نماز شب ، زيرا هر بنده اى كه در آخر شب بيدار شود و هشت ركعت نماز شب ، و دو ركعت نماز شفع ، و يك ركعت نماز وتر بخواند و در قنوت آن ، هفتاد بار استغفار كند خداوند اورا از عذاب قبر و آتش در امان دارد وعمر او را طولانى كرده و به زندگى اوگشايش خواهد داد.
نماز شب ، رضوان (خشنودى ) خدا را به همراه دارد.
علت تشريع نماز جماعت آن است كه اسلام و توحيد و بندگى و اخلاص به خداوند متعال در معرض ديد عموم و ظاهر و مشهور در ميان مردم باشد، زيرا در اين صورت است كه حجت در زمينه وحدانيت خداوند بر مردم شرق و غرب تمام مى شود، و مردمان منافق و بى اعتنا به نماز مطابق اقرار زبانى وادار به عمل مى شوند، و مراقبت صورت مى گيرد و گواهيهاى مردم كه عليه يكديگر در زمينه اسلام امكان پيدا مى كند علاوه آن كه در چنين اجتماعاتى بر توسعه و گسترش نيكوكارى و تقوى مساعدت مى شود، عملا جلوى بسيارى از گناهان گرفته مى شود.
اگر مى خواهى در پشت امام جماعت قرار بگيرى ، تا زمانى كه در صف اول جاى خالى براى تو هست در صف دوم قرار نگير.
پشت سرآدم فاجر نماز نخوان ، اقتدافقط بر شخص اهل ولايت اهل بيت عصمت و طهارت جايز است .
فضيلت نماز جماعت بر نماز فرادى هريك ركعت برابر با دو هزار ركعت است .
نماز به صورت جماعت با فضيلت ترين است .
نماز در اول وقت پسنديده تر است .
ساهون آنهایى هستند که غافل از اوقات نمازهاى واجب خود هستند.
محافظت بر اوقات نماز كنيد، پس همانا انسان از حوادث در امان نيست و كسى كه وقت نماز فريضه بر او داخل شد و عمدا كوتاهى كرد، خطا كننده است .
براى هر نمازى سه وقت وجود دارد: اول وقت ، وسط وقت و آخر وقت . پس در اول وقت نماز به جا آورد مايه خشنودى خداست ، در وسط وقت (نماز بخواند) موجب عفو خداست ، و در آخر وقت (نماز بخواند) سبب آمرزش خدا است ، و اول وقت بافضيلت تر است .
هنگامى كه وقت نماز فرا مى رسد، بر تو باد به خواندن نماز، پس به درستى كه نمى دانى چه پيش خواهد آمد.
خدا تو را بيامرزد بدون عذر نماز را از وقت به تاخير نينداز، بر تو باد كه هميشه نماز را در اول وقت آن به جااوری
برچسبها:
چنانچه سوال شود که چرا در دو رکعت اول نماز، حمد و سوره ، و در دو رکعت آخر تسبیحات اربعه واجب شده، گفته مى شود: تا فرق باشد بین دو رکعتى که خدا خودش واجب کرده (که فرض الله است) و دو رکعتى که با خواست پیغمبرش واجب کرده (که فرض النبى است).
اگر کسى بپرسد: چرا واجب شده که در نماز قرآن خوانده شود، جواب این است که تا قرآن ترک نشود و ضایع نگردد بلکه محفوظ مانده و درس داده شود و بدین وسیله از نابودى و نخواندنش جلوگیرى شود و سوره حمد واجب شده در هر نماز، زیرا در سوره حمد خیر و حکمت دنیا وآخرت جمع شده است .
چون خواستى به نماز بايستى ، با حال كسالت ، خواب آلودگى ، شتاب و لهو و بازى مايست ، بلكه با آرامش و وقار نماز را به جاى آور.
نخستین گام در عبادت حقیقى، شناخت خداوند است و اساس شناخت خدا، به یگانگى خواندن او است.
كسي كه قل هو الله احد (سوره توحيد) را بخواند و به آن ايمان داشته باشد به درستي كه توحيد را شناخته است.
خداوند جل جلاله، يكتا و يگانه اي است كه هيچ چيزي غير از او يگانه نيست و اختلاف و تفاوت و زياده و نقصان در (ساحت قدسي) او راه ندارد.
(یقین یعنی) توکّل بر خدا و تسلیم در برابر او و راضی بودن به قضای الهی و واگذاردن کارها به خدا.
هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبت ها و بلاها.
کسى که قبر امام حسین علیه السّلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسى است که خدا را زیارت کرده است.
اى دعبل! دوست دارم که برایم شعرى بسرایى و بخوانى، چرا که این روزها (ایام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است.
اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى، پس تا مى توانى ، از يارى ما كوتاهى مكن .
اى پسر شبیب! اگر بر چیزى گریه مى کنى، بر حسین بن على بن ابى طالب علیه السّلام گریه کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند.
هر كس در مجلسى بنشيند كه در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى كه دلها مى ميرند، نمى ميرد.
گريه كنندگان بايد بر كسى همچون حسين عليه السّلام گريه كنند، چرا كه گريستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ريزد.
اى پسرشبیب! اگر بر حسین علیه السّلام آن قدر گریه کنى که اشگهایت بر چهره ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده اى مى آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد.
ای پسر شبیب! اگر تو را خوشحال مى کند که در درجات والاى بهشت با ما باشى ، پس در اندوه ما غمگین باش و در شادى ما خوشحال باش .
هر كس كه عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روزشادى و سرور قرار مى دهد.
كسى كه قبر امام حسين عليه السلام را زيارت كند، مثل كسى است كه خدا را زيارت كرده است.
انجير، بوى بد دهان را مى برد، استخوان ها را استحكام مى بخشد، درد را مى برد و با وجود آن، ديگر به دارويى نياز نيست .
برچسبها:
به كودك دستور بـده كـه بـا دست خودش صدقه بدهد گر چه به اندازه تكّه نانى يا يك مشت از چيزى باشد؛ زيرا هر چيزى كه در راه خدا داده شود اگر با نيّت پاك صورت گيرد ، هر چند كم باشد ، بسيار زياد است .
از نشانه هاى فقاهت (و دين فهمى)، بردبارى و دانش و خاموشى است.
چون ماه محرم فرا مى رسید، کسى پدرم (امام کاظم علیه السلام) را خندان نمى دید.
هر يك از دوستانم مرا با شناخت حقّم زيارت نمى كند مگر اين كه در روز قيامت، شفاعتم از او پذيرفته مى شود.
بدانيد كه من با زهر ستم، كشته خواهم شد و در خاك غربت، دفن خواهم شد. پس، هر كه براى زيارت من بارِ سفر بربندد، دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده مى شود.
امام، زمام دين و مايه نظام يافتن مسلمانان است.
هر كه به روى برادر مؤمنش لبخند بزند، خداوند برايش ثوابى خواهد نوشت.
كسى كه براى كسب ادب بكوشد، آن را به دست مى آورد.
مزه آب، مزه زندگى است.
نخستین کسی که پس از مرگش برای او تابوت ساخته شد، فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؛ درود و صلوات خدا بر او و پدر و شوهر و فرزندانش باد.
چه بسا مردي كه سه سال از عمرش بيش نمانده، ولي صله رحم به جا آورد و خدا به خاطر اين كار، عمرش را به سي سال افزايش دهد و خدا آنچه را مي خواهد انجام مي دهد.
مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگى آخرت را بيابند.
هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد.
بيمارى براى مؤمن ، تطهير و رحمت ، و براى كافر ، عذاب و لعنت است . بيمارى ، همدم مؤمن مى ماند ، تا هنگامى كه هيچ گناهى بر وى نباشد .
سخاوتمند، از غذاى مردم مى خورد، تا مردم از غذاى او بخورند، اما بخيل از غذاى مردم نمى خورد تا آنها نيز از غذاى او نخورند.
تواضع درجاتى دارد: يكى از آنها اين است كه انسان اندازه خود را بشناسد و با طيب خاطر خود را در آن جايگاه قرار دهد، دوست داشته باشد با مردم همان گونه رفتار كند كه انتظار دارد با او رفتار كنند، اگر بدى ديد آن را با خوبى جواب دهد، خشم خود را فرو خورد و از مردم درگذرد، و خداوند نيكوكاران را دوست دارد.
در قنوت نماز واجب دستهايت از سر تجاوز نكند، اما در نماز نافله و وتر مانعى نيست .
چون بنده در حال سجده به خواب رود، خداوند - عزوجل - به فرشتگان گويد: بنده ام را ببينيد روحش را در حال اطاعتم قبضه كردم .
اگر كسى بگويد: چرا دستور تسبيح در ركوع و سجود داده شده ؟ در پاسخ گفته مى شود علتهايى دارد، از جمله اين كه بنده در برابر خدا، خضوع و خشوع و تعبد و ورع و آرامش و خوارى و فروتنى نمايد و تقربش به سوى خدا باشد، و او را تقديس و تسبيح و تمجيد و تعظيم نمايد، وسپاسگزار آفريننده و روزى دهنده خود باشد و انديشه و فكر و آرزوهايش وى را به سوى غير خدا نكشاند.
در نمازهايى كه با صداى آهسته خوانده مى شود، مثل ظهر و عصر، صداى خواندن ، حمد و تسبيح را به گوش خود برسان و در نمازهايى كه با صداى بلند خوانده مى وشد، بلندتر از آن بخوان .
برچسبها:
مردى نزد امام صادق عليه السلام آمد و چنان كه مى خواهد پندش دهد ، به وى گفت: «اى ابوعبداللّه ! چرا دارايى هايت را بخش بخش كرده اى ، حال آن كه اگر يكجا بود ، هم كم هزينه تر بود و هم پر سودتر؟» امام صادق عليه السلام فرمود: «آن را پراكنده ساختم ؛ زيرا اگر آن يك را آسيبى رسد ، اين يك از آن آسيب دور مى مانَد و بدين سان ، مجموعه مال حفظ مى شود» .
خداوند، تباه سازي اموال را دشمن مي دارد.
آن كه با كار و كوشش، در جست و جوي مواهب زندگي براي تأمين خانواده خويش است، پاداشي بزرگ تر از مجاهدان راه خدا دارد.
هر كه نمى تواند كارى كند كه به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمّد و آل او بسيار درود فرستد؛ زيرا كه آن ، گناهان را ريشه كن مى كند .
زنا ، به علّت مفاسدى كه در بردارد ، مانند: قتل نفس ، از بين رفتن و مخدوش شدن اصل و نسب ، ترك تربيت كودكان ، تباه شدن موضوع ارث و ميراث و امثال اين مفاسد ، حرام شده است .
عـلّـت تحريم روى آوردن مردان به مردان و زنان به زنان ، يكى ساختار وجودى زنان و سرشت وجودى مردان است (كه هر يك براى جنس مخالف آفريده شده است) و ديگر اين كه روى آوردن مردان به مردان و زنان به زنان سبب از بين رفتن نسل (بشر) و برهم خوردن نظم و تدبير (جامعه) و نابودى دنياست .
كسى كه امير المؤمنين را از مرز عبوديت خدا فراتر برد ، از شمار كسانى است كه مورد خشم خدايند و از گمراهان است .
هر كس مى خواهد معده اش او را آزار ندهد ، بر روى غذا آب نخورد تا هنگامى كه غذا خوردن را به پايان مى برد . هر كس چنين كند ، بدنش به رطوبت مى گرايد ، معده اش ضعيف مى شود و رگ هايش نيروى غذا را به خود نمى گيرند ؛ زيرا اگر پشت سر هم روى غذا آب ريخته شود ، آن غذا در معده نارس و بدگوارش مى گردد .
خداوند عز و جل ... به سپاسگزارى از خود و پدر و مادر فرمان داده است . پس هر كه از پدر و مادرش سپاسگزارى نكند ، از خداوند سپاسگزارى نكرده است .
هر كس مى خواهد مثانه اش به عارضه اى گرفتار نشود ، پيشاب خود را نگه ندارد ، حتّى اگر كه بر پشت مَركب خويش نشسته باشد .
براى قضاى حاجت ، به آبريزگاه برو و در آن جا به همان اندازه كه قضاى حاجت كنى ، بمان و آن را به درازا مكشان ؛ چرا كه اين كار ، درد نهفته را در پى مى آورد .
هر كس مى خواهد گوش هايش درد نگيرد ، به هنگام خواب در آنها پنبه بگذارد .
امير المؤمنين عليه السلام سه شب را نمى خوابيد: شب بيست و سوم ماه رمضان ، شب عيد فطر و شب نيمه ماه شعبان ؛ در اين شبها ، روزيها تقسيم و مدّت عمر و هر آنچه در آن سال رخ خواهد داد ، تعيين مى شود .
مباد كه مرد ، هنگامى كه ميان سال مى شود ، خوردنِ چيزى را در هر شب ، وا گذارد ؛ زيرا اين كار ، سبب خواب آرام تر و بوى خوش تر دهان است .
هر كس با آبى غسل كند كه پيش تر در آن غسل شده است و بدين سبب به جذام مبتلا شود ، كسى جز خود را نكوهش نكند .
فايده حمّام كردن آن است كه به اعتدال مى انجامد ، چرك را مى زدايد ، پِى و رگ ها را نرم مى سازد ، اندام هاى بزرگ را تقويت مى كند ، و مواد زايد و عفونت ها را نيز ذوب مى كند.
پس، غسل کن و همان دم، قدرى مومیایى با شربت عسل یا با عسلى که کف آن را برداشته باشند، بخور ؛ زیرا این کار ، همانند آن آبى را که از تو بیرون رفته است ، به تو باز مى گردانَد.
پس چون آن کار را کردى، راست مَایست و کامل هم منشین؛ بلکه بر پهلوى راست لَم بده و سپس، زمانى پس از آن که کار خویش به پایان برده اى، براى پیشاب کردن برخیز. در این صورت، به اذن خداوند عز و جل از سنگ [مثانه] در امان خواهى بود .
در اوايل شب ، چه زمستان و چه پاييز ، با زنان نزديكى مكن؛ چرا كه معده و رگ ها [در اين هنگام] ، پُر است و اين كار ، ناستوده است و از آن بيمِ... ضعف بينايى و سستْ خِردى مى رود.
آميزش پس از آميزش، بى آن كه ميان آنها غسلى صورت پذيرفته باشد، ديوانگى فرزند را در پى مى آورَد.
برچسبها:
دشوارترين عبادت، تقوي و پرهيزگاري است.
براي هر امامي، عهد و پيماني بر گردن دوستان و پيروان اوست و از نشانه هاي وفاي كامل به اين عهد و پيمان، زيارت قبر امامان است.
روزها و شبهای چندانی نمی گذرد، مگر این که طوس، محل رفت و آمد شیعیان و زائران من می گردد. آگاه باش! پس هر کس مرا در غربتم در طوس زیارت کند، روز قیامت همراه من در درجه من خواهد بود و آمرزیده خواهد گشت.
برای او بهشت است، پس او را زیارت کن.
از ما اهلبیت احدی نیست که نامه های (فراوانی) برای او بیاید و با انگشتان به او اشاره شود و از مسائل (متفاوتی) از او سئوال شود و اموالی برایش بیاورند مگر اینکه کشته می شود یا می میرد تا این که خداوند برای این امر پسر بچه ای از ما اهل بیت را مبعوث می کند ... .
روزي حسن و حسين - عليهما السلام - (در كودكي) نزد جدشان سرگرم بازي بودند تا پاسي از شب گذشت، حضرت به آنها فرمودند: نزد مادرتان برويد، ناگاه برقي درخشيد و مسير آن دو را روشن كرد تا به نزد فاطمه رسيدند، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به سوي روشنائي نگاه كرد و فرمودند: سپاس خدايي را كه به ما اهلبيت كرامت داده است.
در قرآن دواي هر دردي است، و (سپس) فرمود: مرض هاي خود را با صدقه مداوا و آنها را با قرآن شفا دهيد، پس کسي را که قرآن شفا ندهد، پس هيچ شفايي براي او نيست.
هشت چيز نمي باشد، مگر به قضا و قدر الهي: خواب و بيداري، توانايي و ناتواني، تندرستي و بيماري و مرگ و زندگي.
معناي قدر، اندازه گيري چيزي از طول و عرض است و معناي قضا، تأييد حكم بعد از صدور حكم است.
چيزي در آسمان و زمين، جز به تقدير و خواست خداوند نمي باشد.
علم خداوند در ازل و پيش از خلقت اشياء، مثل علم او به اشياء بعد از خلقت آنها بوده است.
خداوند در سه جا بر يحيي عليه السّلام سلام فرستاد، و ترس را از او ربود و ميفرمايد: سلام بر او روزي كه به دنيا آمد و روزي كه ميميرد و روزي كه زنده شده و برانگيخته ميشود.
همانا این روز، روزی است که ذکریا علیه السّلام در آن دعا کرد و فرمودند: پروردگارا از نزد خودت برایم فرزند پاک عطا کن. زیرا تو درخواستها را میشنوی. خداوند دعای او را مستجاب کرد و به فرشتگان دستور داد که یحیی علیه السّلام را به او بشارت دهند.
يَسَع عليه السّلام همان كارهايي را ميكرد كه حضرت عيسي عليه السّلام انجام ميداد: روي آب راه ميرفت، مردگان را زنده ميكرد، كورهاي مادر زاد را شفا ميداد. با اين حال (بر خلاف قوم عيسي عليه السّلام ) امتش او را به خدايي نگرفتند.
پيامبران اولو العزم در حقيقت بدين سبب اولو العزم ناميده شده اند كه داراي شريعت و آيين بوده اند.
اگر شناخت پيامبر و اطاعت از او بر مردم واجب نبود، آمدن پيامبر براي آنها حاصلي نداشت و مشكلي را حل نمي كرد و فرستادن رسول كار بيهوده اي بود و اين كار از صانع حكيم بدور است.
چون مردم از توانايي لازم، جهت درك كامل مصالح شان برخوردار نيستند و از طرفي ديگر، صانع هستي بالاتر و والاتر از آن است كه ديده شود، پس ناچار بايد ميان مردم و خدا فرستاده اي معصوم باشد كه اوامر و نواهي او را به آنان برساند.
کسي که شيعه را رد کند (قبول نداشته باشد) چنان است که خدا را رد کرده است و کسي که به آنان توهين كند به خدا توهين کرده است زيرا که آنان بنده راستين خدا هستند و دوستدار واقعي اويند. هر يک از اينان اگر به عدد قبيله ربيعه و قبيله مضر را شفاعت کنند، خداوند عز و جل شفاعت آنان را مي پذيرد.
کسي که با شيعيان ما دشمني نمايد با ما دشمني ورزيده است و کسي که با آنان دوست باشد با ما دوست است زيرا (شيعيان) از طينت ما خلق شده اند و کسي که اينان را دوست مي دارد با ماست و کسي که با اينان دشمن است از ما نيست.
شيعيان ما کساني هستند که در برابر «امر» ما تسليم اند به «قول» ما گردن مي نهند و با دشمنان ما مخالف هستند، پس کسي که اين چنين نباشد، او از ما نيست.
برچسبها:
در شگفتم از كسي كه بندگان را با ثروت خويش مي خرد تا رهايشان كند، چگونه با خوش اخلاقي خويش آزادگان را نمي خرد.
هر گاه براي سفر يا غير آن از منزل خارج شدي، بگو: به نام خدا، ايمان آوردم به خدا، توكّل كردم به او، هر چه خدا بخواهد، همان مي شود، و هيچ قدرت و نيرويي غير از خدا نيست.
این مولودی است که با برکت تر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است.
پرهيز از يك چيز ، وا گذاردن آن نيست . پرهيز از يك چيز ، تنها كم خوردن از آن است .
هر كس مى خواهد سودا او را نسوزاند ، بر او باد قى كردن ، رگ زدن و نوره كشيدن .
خوردن غذاى نمكْ سود ، گوشت نمكْ سود و خوردن ماهى نمكْ سود ، پس از رگزنى و حجامت ، بَهَك و گَرى ايجاد مى كند .
خداوند متعال شب را براي استراحت و آرامش قرار داده و زن را نيز مايه آرامش مرد قرار داده است و از سنت پيامبر است ازدواج در شب و طعام دادن.
مردي از پيامبر خدا - صلّي الله عليه و آله - سؤال كرد: حقّ پدر بر فرزند چيست؟ حضرت فرمودند: او را با نام صدا نكند، در راه رفتن از او جلو نيفتد، قبل از او ننشيند و كاري انجام ندهد كه مردم پدرش را لعنت كرده و دشنام دهند.
همانا خداوند عزّوجلّ به سپاسگذاري از خود و پدر و مادر فرمان داده است. پس كسي كه از پدر و مادر خويش سپاسگذاري نكند، شكر خداوند را نيز به جا نياورده است.
نيكي به پدر و مادر واجب است اگر چه آنها مشرك باشند، البته در جائي كه اطاعت از آنها موجب معصيت و نافرماني پروردگار شود، نبايد فرمانبرداري نمود.
انجير بوي بد دهان را برده و استخوانها را محكم و رويش موها را زياد نموده، دردها را برطرف مي كند و با وجود آن احتياجي به دوا نيست.
زرده تخم مرغ بخور.
خداوند متعال خمر را به خاطر ايجاد تباهي و عاجز ماندن عقول از درک حقايق و از بين رفتن حياء، حرام نمود.
کسي که دختر خود را به آدم شراب خوار (به عنوان همسر) بدهد، حقيقتاً قطع رحم نموده است.
علت آن که بر پيکر زناکار بايد با سخت ترين ضربات تازيانه زد، اين است که بدن مرتکب زنا شده و با تمام وجود از آن لذّت برده است. لذا تازيانه به عنوان کيفر بدن و درس عبرت براي ديگران قرار داده شده است و زنا بزرگترين جنايت است.
علت این که از میراث به زنان نصف سهم مردها داده می شود این است که زن چون ازدواج کند، می گیرد ولی مرد دهنده دست به همین جهت بر سهم مردها افزوده شده است. و علت دیگر این که سهم مرد دو برابر سهم زن می باشد، این است که زن اگر احتیاج پیدا کند تحت کفالت مرد است و مرد مکلف است امور معاش او را تأمین کند و نفقه اش را بپردازد، اما زن نه مکلف است معاش مرد را تأمین کند و نه در صورتی که مرد محتاج شود، وظیفه دارد نفقه ی او را بپردازد.
كسي كه خداوند را ياد كند و براي ديدار او شتاب نكند، خود را مسخره كرده است.
بر شما است كه از سلاح پيامبران بهره بگيريد. به حضرت عرض شد: سلاح انبياء چيست؟ حضرت فرمودند: «دعا».
خداوند به نماز و زكات با هم دستور داده است، پس كسي كه نماز بخواند ولي زكات نپردازد، نماز او پذيرفته نخواهد شد.
اگر کسی بگوید: چرا خداوند متعال، انسان را دعوت به عبادت و اطاعتِ خویش کرده است؟ گفته شود: آنان را به عبادت دعوت نمود تا یاد خدا را فراموش نکنند، ادب پروردگار خویش را ترک نکرده و نسبت به دستورات و نواهی او بی تفاوت نگردند، زیرا خیر و مایة حیات آنان در این دستورات است. پس اگر از عبادت خدا روی گردان شوند، زمان درازی بر ایشان بگذرد و دلهایشان سخت و قسی گردد.
برچسبها:
امام رضا عليه السلام اوصاف امام جوادعليه السلام را چنين بيان كردند: او راستگو، صبور و بردبار، داراى فضيلت، نور چشم مؤ منان و مايه خشم كفار است.
نقش نگین امام حسین علیه السلام این جمله بود: ((ان الله بالغ أمره؛ خداوند فرمان خود را به نتیجه و پایان مى رساند)).
امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام خرما را دوست مى داشتند.
هيچ انديشه اى با انديشه او(امام کاظم علیه السّلام) برابرى نمى كرد و [با اين حال] چه بسا با يكى از خادمان سياه خود مشورت مى كرد .
آب گرم ، چنانچه آن را هفت جوش بجوشانى و از ظرفى به ظرف ديگر درآورى ، تب را مى بَرَد و نيرو را به ساق پاها و قسمت پايين تر از مچ ، سرازير مى كند .
خداوند عز و جل بدن را به هيچ بيمارى اى گرفتار نساخت ، مگر آن هنگام كه برايش دارويى قرارداد كه بدان ، درمان شود ؛ و براى هر نوع دردى ، نوعى درمان است و چاره اى و نسخه اى .
هر کس مى خواهد در همه زمستان از زکام ایمن بماند، هر روز، سه لقمه عسل با موم آن بخورد . . . و نرگس ببوید؛ چرا که از زکام، ایمنى مى دهد. سیاه دانه نیز چنین است. امّا اگر زکام در تابستان پیش آید، در هر روز، یک خیار بخورد و از نشستن در آفتاب، خوددارى ورزد.
به زنان باردارتان ، كندر نر بدهيد . در اين صورت ، اگر آنچه در شكم زن است ، پسر باشد ، بيداردل ، آگاه و دلير مى گردد ، و اگر دختر باشد ، روى و خوىِ وى نكو مى شود و سرين او سترگ مى گردد و نزد همسرش بهره مى يابد .
... سركه، ذهن(انسان) را بيشتر و عقل را زياد مي كند.
... به سبب عقل آن كس كه بر خداوند صداقت دارد شناخته مي شود و در نتيجه عقل تصديقش مي كند و نيز به واسطه ي عقل غير صادق بر خداوند شناخته مي شود و در نتيجه عقل تكذيبش مي كند.
مراء (جدال لفظي بر اساس هواي نفس) از ديدگاه قرآن «کفر» است.
با علماء مراء و جدل مکن كه تو را از پاي درمي آورند و نيز با سفيهان مراء مکن که تورا به ناداني نسبت مي دهند.
... بيزاري از کساني که به آل محمد عليهم السلام، ظلم روا داشتند ... و برائت از پيمان شکنان و منحرفان و مرتدان ... و برائت از ويژه سازان اموال عمومي مسلمانان بر خود، ... از شرايط اسلام راستين است.
زياني که دو گرگ گرسنه به گله گوسفندي بي چوپان مي زنند از زيان رياست طلبي در دين مسلمانان بيش تر نيست.
جهاد همراه امام عادل واجب است و هر کس پیکار کند و در راه دفاع از مال و ره توشه و جان خویش کشته شود، شهیداست.
هيچ پارسايي سودمندتر از اجتناب از حرام هاي الهي نيست.
ربا خواري، حرام، پليد، از گناهان كبيره و از جمله چيزهايي است كه خداوند بر آن وعده آتش داده است، پناه مي بريم به خدا از آن، ربا خواري بر زبان همه پيامبران و در همه كتاب هاي (آسماني) حرام شده است.
هیچ خردی با خرد آن حضرت (امام کاظم علیه السلام) برابری نمی کرد با این حال گاه با یکی از غلامان سیاه خود مشورت می کرد به ایشان عرض شد: با چنین کسی مشورت می کنی؟ فرمودند: چه بسا که خدا تبارک و تعالی (نظر درست را) بر زبان او جاری کند.
پاداش قرض دادن هيجده برابر اجر صدقه است، زيرا قرض به کسي مي رسد که خود را براي گرفتن صدقه، ضايع (و کوچک) نمي کند.
مردی امیرالمؤمنین علیه السلام را به میهمانی دعوت کرد. حضرت علی علیه السلام فرمودند: می پذیرم به شرط این که سه قول به من بدهی. آن شخص پرسید آنها چیستند؟ حضرت فرمودند: از بیرون چیزی برای من تهیه نکنی، حاضری خانه ات را از من دریغ نکنی و به زن و فرزندانت اجحاف ننمایی. مرد گفت هر چه شما بفرمایید. پس علی بن ابی طالب علیه السلام دعوت او را پذیرفت.
برچسبها:
براى ما، بادمجان زیاد تهیه کنید، چرا که در هنگام سرما، گرم و در هنگام گرما، سرد است، در همه اوقات، معتدل و در هر حال، خوب است.
بپرهيز از اين كه... تخم مرغ و ماهى را هم زمان بِخورى، چرا كه هرگاه اين دو با يكديگر خورده شوند، قولنج، باد بواسير و دندان درد مى آورند.
صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) نزد خدای عزوجل برابر است با تسبیح(ذکر سُبحانَ اللهِ) و تهلیل(ذکر لا إلهَ إلاّ اللهُ) و تکبیر(ذکر أللهُ أکبرُ).
به خدا قسم من حد هر روز اعمال آنها را بر خدا عرضه میکنم.
هر گاه ماه محرم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفر) ديگر خندان ديده نمى شد وغم و افسردگى بر او غلبه مى يافت تا آن كه ده روز از محرم مى گذشت، روز دهم محرم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.
اى دعبل! دوست دارم که برایم شعرى بسرایى و بخوانى، چرا که این روزها (ایام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است.
اى پسر شبیب! اگر بر چیزى گریه مى کنى، بر حسین بن على بن ابى طالب (علیه السّلام) گریه کن، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند.
اگر تو را خوشحال مى کند که در درجات والاى بهشت با ما باشى، پس در اندوه ما غمگین باش و در شادى ما خوشحال باش.
جمعه روز اجتماع عموم مردم است. خداوند خواست تا امام از رهگذر خطبه نماز جمعه، آنان را موعظه كند و به اطاعت تشويقشان نمايد و از معصيت و ارتكاب آن بر حذرشان دارد و آنان را بر آنچه در جهت مصلحت دين و دنياى خويش اراده كرده اند موفّق سازد و از زيان هايى كه ديده اند و حالاتى كه براى آنان زيان آور يا سودآور است، با خبر كند.
بر آن كه از نعمت برخوردار است ، واجب است بر خانواده اش گشاده دستى كند .
هر كه از فضل خدا آن را مى جويد كه خانواده اش را تأمين كند ، پاداشى برتر از جهادگر در راه خدا دارد .
(عید غدیر) روز تبریک و تهنیت است. هر یک به دیگرى تبریک بگوید، هر وقت مؤمنى برادرش را ملاقات کرد، چنین بگوید: «حمد و ستایش خدایى را که به ما توفیق چنگ زدن به ولایت امیرمؤمنان و ائمه (علیهم السلام) عطا کرد» آرى عید غدیر روز لبخند زدن به چهره مردم با ایمان است...
كسى كه در روز (غدير) مؤمنى را ديدار كند، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد مى كند و قبرش را توسعه مى دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زيارت مى كنند و او را به بهشت بشارت مى دهند.
روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
ابليس داراي پوزه اي است همچون پوزه سگ و هنگامي كه آن پوزه را در دل آدمي مي نهد، او را به ياد شهوات نفساني و لذات جسماني مي اندازد و آرزوهاي آنچناني در او خودنمايي مي کند و وسوسه در قلب وي راه مي يابد و نسبت به پروردگارش در شك و ترديد واقع مي شود و البته هنگامي که بنده «أعوذ بالله السميع العليم» را به زبان آورد، شيطان از قلب او دور مي شود.
انسان بخيل از خدا، بهشت و مردم دور و به آتش دوزخ نزديك است.
از بخل برحذر باشيد چرا كه بخل آفتي است كه در هيچ انسان آزاده و مؤمني نمي باشد، همانا بخل خلاف ايمان است.
بخل، انسان را رسوا و بيآبرو ميكند.
چون قائم ما قيام كند، چيزى جز مرگ و عرق نخواهد بود. افراد هماره بر پشت اسبها (در نبرد) خواهند بود. لباس قائم لباسى خشن و غذايش طعامى ناگوار و بدمزه خواهد بود.
براى من فرزندى متولد شد که شبیه موسى بن عمران است که دریاها را شکافت و مانند عیسى بن مریم که مادرش مقدس و پاک و پاکیزه او را به دنیا آورده بود.
برچسبها:
هر امام و رهبرى، عهد و ميثاقى بر پيروان و دوستدارانش داردو همانا يكى از اعمالى كه نمايانگر وفادارى و اداى ميثاق است، زيارت آرامگاه آنان است.
همانا خداوند را در روى زمين بندگانى است كه در راه نيازهاى مردم مى كوشند، آنان در روز قيامت، ايمن و آسوده اند و هر كس كه بر دل مؤمنى شادمانى وارد كند، خداوند در روز قيامت، قلبش را شاد مى سازد.
با فرزندان خود خوشرفتارى نمائيد و به آنها احسان كنيد چون آنها گمان مى كنند، كه شما روزى آنها را مى دهيد.
كسى كه خدا را بر نعمتى كه به او داده ستايش نمايد، شكر او را بجا آورده است، و ستايش خدا از آن نعمت برتر است.
تقوا داشته باشيد و تواضع و سپاسگزارى و ستايش خدا را پيشه خود سازيد.
كسى كه از انسانهاى نيكوكار تشكر و قدرانى نكند، از خداوند سبحان هم قدرانى نكرده است.
مى دانى حلال چیست؟ گفتم: پیش ما حلال همان کسب پاک و پاکیزه است. حضرت فرمودند: امام سجاد علیه السلام مى فرمودند: حلال، غذاى برگزیدگان است. سپس فرمودند: این چنین بگو! خدایا از تو روزى فراخ مى خواهم. (شاید منظور این است که روزى خدا آن قدر گسترده و زیاد است که نیازى نیست انسان پى حرام برود.)
بر شما باد به نماز شب، هيچ بنده اى نيست كه آخر شب بيدار شود و هشت ركعت نماز شب و دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر بخواند و در قنوت آن هفتاد بار استغفار كند مگر اينكه خداوند او را از عذاب قبر و آتش پناه داده و عمر او را طولانى كرده، به زندگى او گشايش خواهد داد. سپس امام (عليه السلام) فرمودند: خانه هائى كه در آنها نماز شب خوانده مى شود نورش براى اهل آسمان مى درخشد همانطور كه نور ستارگان براى مردم زمين مى درخشد.
خانه اى كه در آن نـام محمّد باشـد، صبح و شامِ اهل آن خانه به خير ونيكى خواهد بود.
کنیه و نام فرزند را نیکوترین نام و کنیه انتخاب کن، و او را ابوعیسى و ابوالحَکَمْ و ابوحارث انتخاب نکن و اگر نام او محمّد است کنیه اش را ابوالقاسم نگذار و روز هفتم نامگذارى کن.
... والبته روز عيد غدير در ميان عيد فطر و اضحى و جمعه همانند ماه در ميان ستارگان است. روز تبريك و تهنيت به يكديگر، و زمان گفتن اين سخن است كه: حمد و ستايش خدائى را كه به ماتوفيق تمسّك به ولايت اميرالمؤمنين و فرزندان معصومش را عنايت فرمود. آنگاه فرمودند: روز عيد غدير، روز شگفتن لبخند بر چهره مؤمنان و روز آرايش و زينت است.
بدان جهت روز فطر، عـيد قرار داده شده است تا در آن روز مسلمانان جمع شوند و به خاطر خداى بزرگ به صحنه آيند، و خدا را در برابر نعمتهايش به شكوه و بزرگى ياد كنند (بستايند) تا هم روز عيد باشد و هم روز اجتماع، هم روز بالندگى باشد و هم روز زكات دادن، هم روز رغبت و توجه به نعم الهى باشد و هم روز تضرع و دعا به درگاه خدا
به اين دليل خطبه هاى نماز جمعه قبل از نماز است و خطبه هاى عيد پس از نماز كه: روز جمعه در طول ماه و سال زياد تكرار مى شود و به همين دليل مردم از حضور در تمام مراسم و همه بخشهاى آن خسته مى شوند، و براى شنيدن خطبه ها نمى نشينند، اما روزهاى عيد در طول سال فقط دوبار اتفاق مى افتد و ازدحام و حضور و رغبت مردم نيز در آن بيشتر است، بنابراين اگر تعدادى هم بعد از نماز متفرق شوند، اكثريت آنان خواهند ماند.
در روزقيامت، چهار روز را به پيشگاه خداوند هديه مى برند، گويى كه عروس را به خانه بخت مى برند، پرسيدند: اين چهار روز چه روزهايى است؟ حضرت رضا عليه السلام فرمودند: روز عيد قربان و عيد فطر و روز جمعه و عيد غدير،
براى «امام»، نشانه هايى است: از همه مردم داناتر، حكيم تر، باتقواتر، بردبارتر، شجاع تر، بخشنده تر و عابدتر است. ختنه شده به دنيا مى آيد و پاك و پاكيزه است...
(به دل خویش) بنگر، همان گونه است که موقعیّت من پیش تو.
آغاز شب، چه در زمستان و چه در تابستان ، با زنان آميزش مكن ، اين بدان جهت است كه معده و رگ ها پُرند و اين وضعيت مناسبى [براى آميزش] نيست و بيم قولنج و فلج و لقوه چانه و نِقرس و سنگ [كليه ] و تقطير (چكايش) بول وفتق و ضعف در بينايى و ذهن مى رود. پس اگر قصد آميزش دارد ، بايد در پايان شب انجام دهد، كه براى بدن ، صحت افزاتر و براى فرزنددار شدن اميدبخش تر و براى باهوش شدن فرزندى كه در اين ميان پديد مى آيد، بهتر است .
هر گاه خداوند چيزى را بخواهد، عقل هاى بندگان را از آنها مى گيرد و حكم خود را اجرا مى كند و خواسته خود را به پايان مى رساند. همين كه حكم خود را اجرا كرد، عقلِ هر صاحب عقل را به او بر مى گرداند، آنگاه او مرتب مى گويد: چگونه و از كجا چنين و چنان شد.
انجير بوى بد دهان را برطرف، استخوان ها را محكم، رويش مو را زياد و بيمارى را برطرف مى كند و با وجود آن احتياجى به دارو نيست.
برچسبها:
بدترين مردم كسي است كه از كمك مالي مضايقه كند و به تنهايي غذا بخورد.
خداوند توانمندان را مكلف كرده است تا اداره امور بيماران زمين گير و گرفتاران، قيام كنند.
آنگاه كه مردم به كارهاي ممنوع دست بزنند و هركس هرچه دلش خواست، انجام دهد و نظارتي در كار نباشد، مردم همگي به فساد و تباهي دچار مي شوند.
شايسته نيست كه انسان هر روز عطر نزند، اگر نشد، يك روز در ميان و اگر نشد، هفته اي يك بار.
انگيزه خواندن خطبه در نمازجمعه آن است كه: چون جمعه روز حضور عمومى است. اسلام خواسته تا فرماندار ـ نماينده دولت اسلامى ـ وسيله اى( تريبونى) داشته باشد براى موعظه مردم و تشويق آنان به اجراى قوانين و اطاعت از دستورات الهى و پرهيز از نافرمانى ـ قانون شكنى ـ و معصيت و همچنين بتواند از اين طريق مردم را در جريان برنامه ها و تصميمات متخذه مربوط به دين و دنياى آنان قرار دهد و از آنچه در جهان مى گذرد ـ و به نحوى با حيات مسلمين ارتباط دارد ـ و از حوادث و پيش آمدهايى كه ضرر يا منفعتى ـ تأثير مثبت يا منفى - براى آنها دارد آنان را مطّلع نمايد.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) و اميرالمؤمنين و امامان معصوم (عليهم السلام) انگشتر را در دست راست خود مى كردند.
مؤمن، مؤمن واقعى نيست تا اينكه سه خصلت در او باشد: 1 ـ سنتى از پروردگارش، 2 ـ سنّتى از پيامبرش و 3 ـ سنّتى از امام خود. تا اين كه فرمودند: امّا سنّت از امامش اين است كه در مقابل فقر و تهى دستى و درد و بيمارى استقامت بورزد.
ما اهل بيت، گروهى هستيم كه از ميهمانان كار نمى كشيم.
ما اهل بيت، هنگام خواب ده[در روايت نه مورد شمرده شده و مورد دهم نيامده است.]كار را انجام مى دهيم: با وضو بودن، به دست راست خوابيدن، گفتن سى و سه بار سبحان اللّه و سى و سه بار الحمد للّه و سى و چهار بار اللّه اكبر و صورت را رو به قبله مى كنيم سوره حمد و آية الكرسى را تلاوت مى كنيم و آيه «شهد اللّه انه لا اله الاّ هو...»[آل عمران: 18.]را تا آخر مى خوانيم؛ پس هر كس چنين كند، بهره خود را از آن شب گرفته است.
فرشتگان روزى فرزندان آدم را بین طلوع صبح تا طلوع آفتاب تقسیم مى کنند، بنابراین کسى در آن فاصله بخوابد از روزى خود خواب مانده است.
روزها و شبهاى چندانى نمى گذرد، مگر اينكه طوس، محلّ رفت و آمد شيعيان و زائران من مى گردد. آگاه باش! پس هر كس مرا در غربتم در طوس زيارت كند، روز قيامت همراه من در رتبه من خواهد بود و آمرزيده خواهد گشت.
مردى از امام صادق علیه السلام پرسید چگونه است که قرآن هر چه خوانده و منتشر مى شود جز بر تازگى و طراوتش افزوده نمى شود؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: زیرا خداوند آن را براى زمان و مردم خاصى قرار نداده است، بنابراین در هر عصرى نو، پیش هر ملتى تا روز قیامت تازه و شاداب است.
در توانم نيست. آن مرد عرضه داشت: پس به مقدار مروّت خودم چيزى به من بدهيد. امام فرمودند: «اكنون مى توانم». و دويست دينار به وى عطا كرد.
خداوند مرا بازداشته از اين كه خويش را با دست خود به نابودى افكنم، پس اگر قرار چنين است آن را مى پذيرم به شرط آن كه نه كسى را به كار گمارم و نه كسى را از كار كنار گذارم و نه رسم و سنتى را نقض كنم.
من (به این کار) واداشته شدم و ناچار گشتم(پذیرش ولایتعهدی)، چنان که یوسف ودانیال (علیهما السلام) مجبور شدند چه هر یک از آن دو، ولایت رااز خودکامه زمان خویش پذیرفتند، خدایا پیمانى نیست مگر پیمان تو و ولایتى نیست مگر از سوى تو، پس مرا در برپا داشتن دینت وزنده کردن سنت پیامبرت توفیق رسان.
من به زودى مظلومانه با سم به قتل خواهم رسيد. پس هر كه باشناخت حق من زيارتم كند خداوند گناهان گذشته و آينده او راببخشايد.
هر كه مرا زيارت كند در حالى كه حق و طاعت مرا كه خدا بر اوواجب كرده بشناسد، من و پدرانم در روز قيامت شفيع او هستيم وهر كه ما شفيع وى باشيم نجات يابد.
كسى كه با دورى راه سرا و مزارم را زيارت كند، روز قيامت درسه جا [براى دستگيرى] نزد او خواهم آمد و او را از بيم وگرفتارى آن موقفها رهايى خواهم بخشيد: هنگامى كه نامه ها [ى اعمال] به راست و چپ پراكنده شود، نزد صراط و نزد ميزان [هنگام سنجش اعمال].
خداوند خود مى داند که من این امر را ناپسند مى داشتم ولى چون بین پذیرش آن و مرگ مخیر شدم، قبول آن را بر مرگ ترجیح دادم.
بار خدایا تو مى دانى که من بر پذیرفتن ولایتعهدى مامون مجبور و ناچارم پس مرا مؤاخذه مکن همان گونه که بنده و پیامبرت یوسف را به هنگام پذیرفتن حکومت مصر مؤاخذه نکردى.
برچسبها:
تميزى و پاكيزگى از اخلاق پيامبران است.
گاهى كسى صله رحم مى كند، در حالى كه از عمرش سه سال باقى است. خداوند (به خاطر اين عمل) باقى مانده عمر او را سى سال مى كند و خدا آنچه بخواهد مى كند.
نيكى به پدر و مادر واجب است، هرچند مشرك باشند، ولى در راه معصيت آفريدگار، اطاعتى از آن دونيست.
با حاكم، با احتياط همنشينى كن، با دوست همراه با تواضع، با دشمن، همراه با هشيارى و پرهيز، و با عموم مردم با خوشرويى.
سزاوار است كه مرد، در هزينه ها و خرجها بر خانواده خود توسعه و گشايش دهد، تا آرزوى مرگش را نداشته باشند.
بر تو باد كه از پدر، فرمانبردارى كنى، به او نيكى كنى، در برابرش فروتنى و كرنش و بزرگداشت و احترام داشته باشى و صدايت را در حضور او پايين بياورى.
بنده مؤمن، هيچ بهره اى نبرده كه بهتر از همسر خوب و شايسته اى باشد كه هنگام حضور شوهر، مايه خوشحالى او باشد و در غياب شوهر، نگهدار ناموس و مال او باشد.
هرگاه كه بندگان، گناهان تازه پديد آورند كه قبلاً مرتكب نمى شدند، خداوند بلاى تازه اى برايشان پيش مى آورد كه قبلاً نمى شناختند.
براى خودتان بهره اى از دنیا قرار دهید، به این که خواسته هاى دل را از حلال به آن بدهید، تا حدّى که مروّت را از بین نبرد و اسراف در آن نباشد، و بدین وسیله، بر کارهاى دین کمک بجویید.
کارهاى امّت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، چه نیکان و چه بدکاران، هر بامداد به محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله گزارش و عرضه مى شود، پس حذر کنید!
دوستى بيست سال، در حكم خويشاوندى است.
خانه وسیع و بسیارى دوسـتان.
آنان که هرگاه نیکى مى کنند، خوشحال مى شوند، هرگاه بدى مى کنند، استغفار مى کنند، هرگاه چیزى به آنان داده مى شود، سپاس مى گویند، هرگاه مبتلا و گرفتار مى شوند، شکیبایى مى کنند، و هرگاه خشمگین مى شوند، عفو و گذشت مى کنند.
هركس نتواند ما را زيارت كند، دوستان و پيروان شايسته ما را زيارت كند، تا پاداش زيارت ما برايش نوشته شود.
دوستى با دوستان خدا واجب است، همچنین دشمن داشتن و بیزارى جستن از دشمنان دوستان خدا و سران آنان واجب است.
زائران قبرم از گرامى ترين گروههايى اند كه روز قيامت، بر خدا وارد مى شوند. هيچ مؤمنى نيست كه مرا زيارت كند و در راه زيارتم بر چهره اش قطره آبى بچكد، مگر آنكه خداى متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام مى كند.
هيچ كافرى ما را دوست نمى دارد و هيچ مؤمنى دشمن ما نمى شود. هركس با محبّت ما اهل بيت بميرد، بر خداوند حتمى است كه او را در قيامت با ما برانگيزد.
مؤمن، هرگاه خشمگين شود، غضبش او را از حق بيرون نمى برد و هرگاه خرسند شود، خوشنوديش او را به باطل نمى كشاند و هرگاه قدرت يابد، بيش از حق خودش بر نمى دارد.
ايمان عبارت است از: شناخت قلبى، اعتراف زبانى، عمل با اعضاء وجوارح.
ما هيچ گروه از گروه ها و هيچ ملتى از ملتها را نمى يابيم كه بدون سرپرست و رئيسى زندگى كرده و باقى مانده باشند؛ براى اينكه گريزى از آن در امر دين و دنيا نيست.
برچسبها:
نام آب خشیهالله است، یعنی مخلوقی كه از خدا ترسیده، زیرا خداوند با هیبت به آن گوهر نظر افكند و تبدیل به آب شد.
استعمال بوى خوش از اخلاق پيامبران است.
نجاشى وقتى آمنه دختر ابوسفيان را براى پيامبر خدا خواستگارى كرد و پيامبر با او ازدواج كرد، مردم را به غذا دعوت كرد و گفت: غذا دادن هنگام ازدواج از روشهاى پيامبران است.
هيچ پيامبرى نيست مگر اين كه به خوردن [نان] جو دعا كرده و آن را مبارك شمرده است و بر هيچ معده اى داخل نمى شود مگر اين كه همه دردهاى آن را بيرون مى راند، و آن غذاى پيامبران و نيكان است، خداوند غذاى پيامبرانش را غير از نان جو چيز ديگرى قرار نداده است.
بهشت داراى هشت در است، يكى از آنها براى قمّى هاست، پس خوشا به حالشان و آفرين بر آنان و آفرين بر آنان.
اى سعد! ما پیش شما (مردم قم) قبرى داریم،گفتم: فداى شما شوم، منظورشما قبر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام دختر امام کاظم علیه السلام است؟ حضرت فرمودند: بله، کسى که با شناخت حقش، او را زیارت کند بهشت براى اوست.
خدمت امام رضا (عليه السلام) بودم، گروهى از اهل قم بر ايشان وارد شدند، به امام سلام كردند. امام (عليه السلام) پاسخ داد و آنان را نزد خود خواندند. سپس فرمودند: مرحبا بر شما، خوش آمديد!
كسى كه به مال حلال اندك، راضى شود، مخارجش سبك مى شود، خانواده اش برخوردار مى گردند، خداوند او را به درد و درمان دنيا بينا مى كند و ا و را سالم و بى گناه از دنيا به دارالسلام بهشت بيرون مى برد.
مردم دو دسته اند: يكى آنكه با مرگ، آسوده مى شود. ديگرى آنكه مردم با مرگش از دست او آسوده مى شوند.
گناهان كوچك، راهى به سوى گناهان كبيره است. هر كس كه در گناهان كوچك از خدا نترسد، در مورد گناهان بزرگ و بسيار هم از او نمى ترسد.
هرگاه زمامداران دروغ بگويند، خشكسالى مى شود. هرگاه حاكم، ستم كند، حكومت سست مى شود. و هرگاه زكات نپردازند، چهارپايان مى ميرند.
حتما امر به معروف و نهى از منكر كنيد، وگرنه اشرارتان بر شما مسلّط و حاكم مى شوند، آنگاه خوبانتان هم دعا مى كنند، امّا دعايشان مستجاب نمى شود.
كسى كه يكى از برادران دينى اش براى كارى به او پناه آورد ولى او، با آنكه مى تواند، پناه ندهد و كارى برايش نكند، رشته ولايت خداى متعال را بريده است.
بدان كه هيچ ورع و پرهيزگارى، سودمندتر از پرهيز از حرامهاى خدا و اجتناب از اذيّت مؤمن نيست.
قرآن كلام خداست، از آن فراتر نرويد و هدايت را در غير قرآن مجوييد كه گمراه مى شويد.
کار شایسته و کوشش در پرستش و عبادت را، تنها به اعتماد و پشت گرمىِ محبّت آل محمّد صلى الله علیه و آله رها نکنید.
هركس مسلمان تهيدستى را ديدار كند و به او سلام دهد، اما متفاوت با سلامى كه به ثروتمندان مى دهد، روز قيامت، خداوند را ديدار مى كند، در حالى كه خدا بر او خشمگين است.
كسى كه از صحنه كارى غايب باشد، اما به آن كار (چه نيك و چه بد) راضى باشد، همچون كسى است كه در صحنه عمل حاضر بوده و آن را انجام داده است.
هركس از خداوند، توفيق بطلبد ولى تلاش نكند، او خود را مسخره كرده است.
دو گرگ درنده در گله بى چوپان، به اندازه رياست طلبى در دين يك مسلمان زيانبار نيست!
برچسبها:
خداوند به سپاس گزارى از خود و پدر و مادر فرمان داده است ؛ پس هر كه از پدر و مادرش سپاس گزارى نكند ، خداوند را سپاس نگفته است .
امام جواد(عليه السلام) مظلومانه كشته مى شود ، و ساكنان آسمان بر او مى گريند و مرثيه مى سرايند . خداوند بر دشمن و ستم كننده بر او خشم مى گيرد ، و [پس از كشتن او] زمانى كوتاه در دنيا نمى ماند ، تا آن كه خداوند به زودى دشمن او را به عذابى دردناك و كيفرى سخت گرفتار مى كند .
او (امام جواد عليه السلام) راستگو ، شكيبا ، داراى فضيلت ، نورچشم مؤمنان و مايه خشم ملحدان است .
هر كس او را (حضرت معصومه عليهاالسلام) با شناخت زيارت كند ، بهشت پاداش او خواهد بود.
هر كس (حضرت معصومه عليهاالسلام) را در قم زيارت كند ، چنان است كه مرا زيارت كرده است .
تو نيز از رأى كسى كه از نظر مصلحت انديشانه تو پيروى نكرد ، پيروى نكن ؛ منتظر باش ؛ حادثه اى ناخوشايند او را اصلاح خواهد كرد .
هر كس اندوه مؤمنى را بزدايد ، خداوند در روز قيامت ، غم از دلش مى زدايد .
نشست و برخاست خود را با كوچك و بزرگ نيكو گردان .
[خوردن] هر خاكى ، مانند مردار و خون . . . ، حرام است ، غير از تربت مزار امام حسين (عليه السلام) كه دواى هر دردى است .
دوست داران و شيعيان هر امامى را با او عهدى است و تمامت وفاى به عهد و نيكويى انجام دادن آن، زيارت قبر ايشان است .
چون ماه محرّم مى رسيد ، كسى پدرم را خندان نمى ديد . . . چون روز دهم فرا مى رسيد آن روز ، روز سوگوارى و اندوه و گريه او بود .
اگر بر حسين(علیه السّلام) بگريى ، چندان كه اشك هايت بر گونه ات جارى شود ، خداوند تمام گناهانت را مى آمرزد .
روز عاشورا ، روز مصيبت و حزن و گريه [امام كاظم(عليه السلام)] بود و مى فرمودند: «در چنين روزى بود كه حسين (عليه السلام)كشته شد .»
هر كه در روز عاشورا كار و كسب خود را فرو گذارد ، خداوند حاجت هاى دنيا و آخرت او را بر آورده سازد .
هر كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد ، خداوند روز قيامت را روز شادى و سرورش مى گرداند .
روز شهادت حسين(عليه السلام) ديدگان ما را مجروح ، اشک هاى ما را روان و عزيز ما را خوار كرد .
بكوشيد كه زمانتان را به چهار بخش تقسيم كنيد: زمانى براى مناجات با خدا ؛ زمانى براى تأمين معاش ؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى كه عيب هايتان را به شما مى شناسانند و در دل شما را دوست دارند ، و ساعتى براى كسب لذّت هاى حلال با بخش چهارم توانايى انجام دادن سه بخش ديگر را به دست مى آوريد. .
بنگر چه چيزى با تو و معده تو سازگار است ، و بدنت از آن نيرو مى گيرد و آن را گوارا مى داند ؛ چنين غذايى را براى خود برگير و آن را خوراك خود بدان .
هر چيز سودمند و نيروزا براى جسم كه موجب تقويت بدن مى شود، حلال است، و هر چيز زيان آور كه نيروى آدمى را مى گيرد، يا كشنده است، حرام است .
طبيعت جسم بر چهار گونه است: يكى از آنها هوا است كه جان با آن و با نسيمش زنده مى شود .
برچسبها:
در امامت ، توانمند و از سیاست ، آگاه است.
آنگاه كه مردم به كارهاي ممنوع دست بزنند و هركس هرچه دلش خواست، انجام دهد و نظارتي در كار نباشد، مردم همگي به فساد و تباهي دچار مي شوند.
بدان که عمل دائم کم با یقین و بصیرت نزد خدا بهتر است از عمل زیاد و سخت بدون یقین.
هرگاه خداوند عز و جل بنده اى را براى [اداره] امور بندگانش برگزيند براى اين امر به او شرح صدر عطا مى كند، چشمه هاى حكمت را در دلش جارى مى سازد و به او علم و دانش الهام مى فرمايد كه از آن پس ، از پاسخ هيچ چيز درنمى ماند و در يافتن راه درست سرگردان نمى شود.
خداوند آيه «امروز دينتان را براى شما كامل كردم» را در حجّة الوداع كه در پايان عمر پيامبر صلى الله عليه و آله بود نازل كرد و امر امامت از جمله كمال دين است .
امامت ريشه بالنده اسلام و شاخه برافراشته آن است.
در ناميدن خداوند عز و جل به اللّه ، اقرار به ربوبيت و يگانى او نهفته است .
غسل روز جمعه سنّت است .
مردم دو گونه اند: يابنده اى كه [به يافته اش] بسنده نمى كند، و جوينده اى كه نمى يابد.
از ميان دو گروهى كه با هم روبه رو مى شوند ، پيروزى با گروهى است كه بخشش بيشترى داشته باشد .
امين به تو خيانت نمى كند ، امّا تو خائن را امين مى شمارى .
هر كس مسلمان فقيرى را ديدار كند و برخلاف سلامى كه به ثروتمندان مى كند، به او سلام كند ، روز قيامت در حالى به ديدار خدا مى رود كه بر او خشگمين است.
هر كس از خدا توفيق بخواهد و تلاش نكند ، خود را مسخره كرده است .
بهترين مال آن است كه آب رو با آن محفوظ بماند .
مبادا از هواى نفس پيروى كنى كه در آن نابودى نهفته است .
آن كه كار را از راهش بجويد نمى لغزد ، و اگر بلغزد راه چاره در پيش رو دارد .
مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او آسوده باشند و از ما نيست آن كه همسايه اش از شرّ او در امان نباشد .
سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو: [به آنان دستور بده] به هم روى آورند و با يكديگر ديدار كنند ، كه موجب نزديكى به خداوند است .
روز فطر از اين رو عيد قرار داده شد تا روز گردهمايى مسلمانان باشد، و در اين روز گرد هم آيند و براى خدا به صحرا (فضايى باز) درآيند و خداوند را بر منّتى كه بر آنها نهاده است ستايش و به بزرگى ياد كنند.
اين[ امام جواد علیه السّلام] مولودى است كه پر بركت تر از او براى شيعه ما به دنيا نيامده است .
برچسبها:
مأمون (امام رضا علیه السلام) را با سؤال کردن از هر چیزى امتحان مىکرد، و امام علیه السلام در حالى که همه سخن و جواب و استشهادش قرآنى بود او را پاسخ مىداد.
امام رضا علیه السلام شبها در بستر خود بسیار قرآن تلاوت مىکرد، و چون به آیههاى بهشت و دوزخ مىرسید، مىگریست و بهشت را از درگاه خدا طلب مىکرد و از آتش دوزخ به خدا پناه مىبرد.
اگر بخواهم آن را در کمتر از سه روز هم مىتوانم تمام کنم ولکن از هیچ آیهاى نمىگذرم مگر این که در آن فکر و دقت مىکنم که درباره چه موضوعى و در چه زمانى نازل شده است به همین خاطر قرآن را در مدّت سه روز تمام مىکنم.
به در خانه اى که امام رضا علیه السلام را در شهر سرخس زندانى کرده بودند آمدم، و آن حضرت آنجا گرفتار بود، از زندانبان اجازه [ملاقات] خواستم، به من گفت: که راهى بر او ندارى، پرسیدم چرا؟ گفت: براى این که او بیشتر اوقات در روز و شب هزار رکعت نماز مىخواند.
امام رضا علیه السلام هنگامى که صبح مىکرد نماز را مىخواند، پس از سلام در جایگاه نماز مىنشست و به تسبیح و حمد و تکبیر و تهلیل خدا مشغول مىشد، و به پیامبر و آل او صلوات مىفرستاد تا این که خورشید طلوع مىکرد.
امام رضا علیه السلام شبها خواب کم، و بیدارى زیاد داشت و بیشتر شبها تا سحر [براى عبادت] بیدار مىماند.
امام رضا علیه السلام در سفر و حضر، نماز شب، شفع، وتر و دو رکعت [نافله] صبح را ترک نمىکرد.
(امام رضا علیه السلام) به دعبل پیراهنى از خزّ هدیه کرد و به او گفت که قدر این پیراهن را بدان، من هزار شب [و] در هر شبى هزار رکعت با آن نماز گذارده و هزار بار قرآن ختم نموده ام.
به خدا قسم هرگز کسى را با تقواتر و به ذکر خدا گویاتر و از ترس خدا بیمناک تر از او [امام رضا علیه السلام] ندیدم.
نقش نگین انگشتر امام حسین علیه السلام این جمله بود: «إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ». (خداوند، فرمان خود را به نتیجه و پایان مىرساند).
نقش نگین انگشترى امام حسن علیه السلام «العزّة للّه» (عزّت مخصوص خداست) بود.
براى من فـرزندى متولد شـد که شبـیه موسى بن عمران است که دریاها را شـکافت و مـانند عیسى بن مـریم که مادرى مقدّس و پاک و پاکـیزه او را به دنـیا آورده بود.
او راستگو، صبور و بردبار، داراى فضیلت، نورچشم مؤمنان و مایه خشم کفار است.
ستایش، شایسته خداوندى است که در من و فرزندم محمد (امام جواد) شباهتى و الگویى از پیامبر و فرزندش ابراهیم را قرار داد.
من مردى هستم که زنان (همسرانم) را دوست دارم و خود را براى آنان مىآرایم.
خداوند از شیعیان ما پیمان گرفته است که بر دولتهای باطل صبر کنند، پس تو نیز نسبت به فرمان پروردگارت شکیبا باش.
خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد مگر با حرام کردن شراب، و این که اقرار داشت که خدا آنچه را بخواهد انجام مى دهد.
خداوند به سه کار همراه سه کار دیگر فرمان داده است: 1 ـ فرمان به نماز و زکات داده است. پس کسى که نماز بجا بیاورد ولى زکات را نپردازد نمازش از او پذیرفته نمى شود. 2 ـ و فرمان به سپاسگزارى از خود و پدر و مادر داده پس کسى که از پدر و مادرش قدردانى نکند شکر خدا را هم بجا نیاورده است. 3 ـ و فرمان به تقواى الهى و صله رحم داده است، پس کسى که صله رحم انجام ندهد تقواى الهى را مراعات نکرده است.
صبح کردم در حالى که عمر کوتاه شده، کردارم ضبط شده، مرگ (چون طوقى) برگردنمان افتاده، آتش را پشت سرداریم و نمى دانیم با ما چگونه عمل خواهد شد.
یک شب اعتکاف در ماه رمضان معادل یک حج است و یک شب اعتکاف در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و در نزد قبر آن حضرت معادل یک حج و عمره است.
برچسبها:
امام رضا علیه السلام پس از خواندن نماز صبح در اول وقت، سر به سجده مىگذاشت، تا هنگامى که آفتاب بالا مىآمد، سپس براى رسیدگى به امور مردم [و بر طرف نمودن حوائج آنان] مىنشست و یا سوار شده پىکارهاى دیگر مىرفت.
هرگز ندیدم که امام رضا علیه السلام با سخن خود کسى را برنجاند و سخن کسى را قطع کند، تا این که سخن خود را تمام بکند، و هرگز حاجت کسى را که توان اداى آنرا داشت ردّ نمىکرد.
امام رضا علیه السلام به هنگام خوردن غذا، سینى بزرگى برایشان آورده مىشد و در کنار سفرهاش قرار مىگرفت، و آن حضرت از بهترین غذاهایى که برایشان آورده مىشد، مقدارى بر مىگزیدند و در آن مىنهادند، سپس آن را براى فقراء مىفرستادند.
امام رضا علیه السلام صاحب احسان و صدقه نهانى بود و در بیشتر اوقات در شبهاى تاریک این عمل را انجام مىداد، و هر کسى گمان کند که در فضیلت همانند او را دیده است هرگز او را تصدیق نکنید.
پسرم ابوجعفر علیه السلام به من این چنین نوشته، و از او با تعظیم یاد مى کردند و در نهایت بلاغت و زیبائى جواب نامه هایشان را پاسخ مى دادند.
هنگامى که در ناز و نعمت هستى به آن مغرور مباش، بلکه بگو خدایا نعمتت را تمام کن و سلامتى بده.
بسم اللّه الرحمن الرحیم ان شاء اللّه به خاطر مى آورم. سپس هر چه را مى خواستند، مى نوشتند.
امام رضا علیه السلام [از میان میوهها] انگور را بیشتر دوست مىداشتند.
نقش نگین انگشتر من این است: «ما شاءَ اللّهُ لاقُوَّةَ إلاّ باللّهِ» آن چه را که خدا بخواهد آن خواهد شد و هیچ قدرتى براى غیر خدا وجود ندارد و نقش نگین انگشتر پدرم «حَسْبِىَ اللّهُ» خدایم کفایت مىکند. و آن همان انگشترى است که با آن مهر مىزنم.
بساط امام رضا علیه السلام در تابستانها حصیر و در زمستانها گلیم پشمى و پوشش آن بزرگوار لباس خشن بود، و هنگامى که براى مردم ظاهر مىشد خودش را براىآنان مىآراست.
دستت را بیاور، سپس دستش را گرفت و آن را زیر آستینش برد، در زیر آن، لباس خشن پشمى را ملاحظه کرد، امام فرمودند: اى سفیان لباس خز براى مردم است و لباس خشن براى خداست
على بن موسى الرضا علیه السلام داناترین، باسخاوتترین و بزرگوارترین مردم از جهت اخلاق و رفتارهاى انسانى بود.
امام رضا علیه السلام را هرگز ندیدم که یکى از غلامان و خدمتکارانش را ناسزا بگوید و یا آب دهانش را به زمین انداخته و در خندهاش قهقهه نماید بلکه خنده او تبسم بود.
امام رضا علیه السلام هنگامى که «قل هواللّه» مى خواند، آهسته مى گفت [اَللّه احد] «خدا یکىاست» وقتى از خواندن آن فارغ مى شد: سه بار مى فرمودند: [کذلک اللّه ربّنا] خدایم این چنین است.
بارالها مرا ببخش و به من رحم کن و از خطاهایم آنچه را که مىدانى بگذر، همانا تو عزیزتر و برتر و گرامىتر هستى.
بارالها! اگر رهایى من از این تنگنا به جز با مرگم حاصل نمىشود، مرگ را بزودى سراغ من بفرست، و پیوسته غمگین و دلگیر بود تا این که از دنیا رفت.
امام على بن موسى الرضا علیهماالسلام ما را همواره به دعاء بر امام زمان علیه السلام امر مىنمودند.
بر شما باد سلاح پیامبران، از ایشان پرسیده شد که سلاح انبیاء چیست؟ حضرت فرمود: سلاح انبیاء دعا مىباشد.
امام رضا علیه السلام دعاهایش را با صلوات فرستادن بر محمد و خاندان او شروع مىکرد، و در نماز و غیر آن زیاد صلوات مىفرستاد.
امام رضا علیه السلام روزه [مستحبى] زیاد مىگرفت و در هر ماه روزه سه روز (اوّل و آخر و وسط ماه) از او فوت نمىشد.
برچسبها:
آن کس که تقلّب کند یا به مسلمانى زیان رساند یا به او نیرنگ زند از ما نیست.
براى دنیا آنچنان کار کن که گویا تا ابد زنده اى و براى آخرت آنچنان کار کن که گویا فردا خواهى مرد!
بدترین مردم - از نظر زندگى اقتصادى - کسى است که به دیگران در معاش خود معاش ندهد و در زندگى او زندگى نکنند.
ما خاندانى هستیم که وعده هاى خود را همانند دیون خود مى دانیم، همان طور که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)چنین بود.
خداوند قرآن را براى زمان خاصى قرار نداده و نه براى جمعیّت خاصى، و لذا در هر زمانى تازه و نزد هر جمعیّتى با طراوت است.
امام امین خدا در زمین و در میان خلق خدا، و حجت او بر بندگان و جانشین او در شهرها، و دعوت کننده به سوى خدا، و مدافع حریم الهى است.
آیا خدا نمى فرماید که آسمان بدون ستونى که دیده شود برپاست؟ گفتم: آرى فرمود: بنابراین ستونى وجود دارد که نامرئى است و شما آن را نمى بینید!
این که به خدا لطیف مى گوییم به خاطر آفرینش موجودات بسیار کوچک و ظریف است ... حیواناتى که چشم ما آنها را از شدت کوچکى نمى بیند و دست ما آن را احساس نمى کند!
هرکس در مجلسى بنشیند که احیاى مکتب ما، در آن مى شود دلش نمى میرد آن روز که دل ها مى میرند!
براى هر امامى، عهد و پیمانى بر گردن دوستان و پیروان اوست و از نشانه هاى وفاى کامل به این عهد و پیمان، زیارت قبر امامان است.
پدرم (امام کاظم علیه السلام) درود خدا بر او باد، وقتى که ماه محرّم مىرسید، دیگر خندان دیده نمىشد، بلکه تا روز دهم همواره اندوهگین و غمناک بود، و چون روز دهم فرا مىرسید آن روز، روز عزا و غم و اندوه و گریه او مىشد و مىفرمودند: این همان روزى است که امام حسین علیه السلام در آن به شهادت رسید.
پدرم در دهه آخر ماه رمضان در هر شب بیست رکعت به نمازهاى مستحبّى شبهاى ماه رمضان مىافزود.
پدرم [امام موسى بن جعفر علیهماالسلام] هنگامى که از خانهاش بیرون مىشد مىفرمودند: «به نام خداوند بخشنده مهربان» به اراده و قوّه الهى، نه به اراده و قدرت خودم بلکه به اراده و قدرت تو اى خداى بزرگ در راه طلب روزى از منزل خارج مىشوم، پس در نهایت سلامتى مرا به خانهام برگردان.
عقل هیچ عاقلى با او (امام کاظم علیه السلام) برابرى نمىکرد، [ولى با این همه] گاهى از اوقات با یکى از سیاهان خدمتکار خود مشورت مىنمود، وقتى به او اعتراض مىشد، مىفرمودند: چه بسا خداوند متعال مشکلى را با زبان او آسان مىکند و گره آن را مى گشاید. سپس امام علیه السلام فرمودند: بسیار دیده مىشد که آنان چیزى را در امور زمین و باغ و بستان به او مىگفتند و امام به گفته آنان عمل مى کرد.
آیا مزدش را تعیین کردهاید، گفتند: نه، حضرت فرمودند: چندین بار من شما را از انجام این کار نهى نمودهام و گفتهام: هیچ کس را براى کارى استخدام نکنید مگر این که اجرتش را معیّن کرده باشید
امام رضا علیه السلام هر وقت فرصت پیدا مىکرد همه خدمتگزاران را از کوچک و بزرگ دور خود جمع مىکرد، و با آنان به گفتگو بنشسته و مأنوس مىگشت، و آنان هم با او أنس پیدا مىنمودند. و هر گاه سر سفره مىنشست، از هیچ کدام آنان غفلت نمىکرد، چه کوچک و چه بزرگ، حتى اصطبلدار و حجامت گر را هم کنار خودش بر سر سفره مىنشاند.
امام رضا علیه السلام هنگام غذا خوردن یکى از ما خدمتگزاران هیچ کارى از او نمىخواست تا این که از غذایش دست مىکشید.
امام رضا علیه السلام حلواى گردوئى را لقمه کرده و به من مىداد.
امام رضا علیه السلام هنگامى که با مأمون خلوت مىکرد او را زیاد موعظه مىنمود و از خدا مىترساند، و کارهاى خلافى را که مرتکب مىشد تقبیح مىنمود. و مأمون در ظاهر اظهار قبول کرده و ناراحتى و سنگینى آن را پنهان نمود.
در محضر امام رضا علیه السلام بودم که میهمانى بر او وارد شد، هنگامى که امام با میهمان مشغول صحبت بود، شعله چراغ تغییر کرد، میهمان دستش را دراز کرد تا آن را اصلاح کند، امام علیه السلام او را از این کار بازداشت و خودش آن را اصلاح نمود، سپس فرمودند: «ما مردمى هستیم که میهمانان خود را به کار نمىگماریم».
برچسبها:
از بهترین نوع صدقه، یاری کردن تو نسبت به ناتوان است.
هر کس گِرِه از کارِ مؤمنی بگشاید (و غمی را از او بزداید)، خداوند هم در قیامت، کار بسته او را می گشاید (و اندوهش را می زداید).
در نوشته ی امام رضا علیه السلام به مأمون چنین آمده است: نیکی به پدر و مادر واجب است، هر چند مشرک باشند. ولی در راه معصیت آفریدگار، اطاعتی از آن دو نیست.
گاهی کسی صله ی رحم می کند، در حالی که از عمرش سه سال باقی مانده است. خداوند (به خاطر این عمل) باقی مانده عمر او را سی سال می کند. و خداوند آنچه را بخواهد، می کند.
تمیزی و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است.
هر کس به حساب خودش رسیدگی کند، سود می برد، و هر کس از خود (و اعمالش) غافل شود، زیان می کند، و هر کس عبرت بگیرد، بینا شود.
دو گرگ درنده در گله ی بی چوپان، به اندازه ی ریاست طلبی در دین یک مسلمان زیانبار نیست.
هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است.
کار شایسته و کوشش در عبادت را، تنها به اعتماد و پشت گرمی محبّت آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رها نکنید.
کسی که از صحنه ی کاری غایب باشد، اما به آن کار (چه نیک و چه بد) راضی باشد، همچون کسی است که در صحنه ی عمل حاضر بوده و آن را انجام داده است.
هر کس مسلمان تهیدستی را دیدار کند و به او سلام دهد، ولی متفاوت با سلامی که به ثروتمندان می دهد، روز قیامت، خداوند را دیدار می کند، در حالی که خدا بر او خشمگین است.
قرآن کلام خداست. از آن فراتر نروید و هدایت را در غیر قرآن مجویید، که گمراه می شوید.
بدان که هیچ وَرَع و پرهیزگاری، سودمندتر از پرهیز از حرامهای خدا و اجتناب از اذیت و آزار مؤمن نیست.
کسی که یکی از برادران دینی اش برای کاری به او پناه آورد، ولی او با آن که می تواند، پناهش ندهد و کاری برایش نکند، رشته ی ولایت خدای متعال را گسسته است.
حتماً امر به معروف و نهی از منکر کنید، و گرنه اشرارتان بر شما مسلّط و حاکم می شوند، آن گاه خوبانتان هم دعا کنند، دعایشان مستجاب نمی شود.
هرگاه زمامداران دروغ گویند، خشکسالی می شود، هرگاه حاکم ستم کند، حکومت سست می شود، و هرگاه زکات پرداخت نشود، چهارپایان تلف می شوند.
گناهان کوچک، راهی به سوی گناهان بزرگ است. هر کس که در گناهان کوچک و کم از خدا نترسد، در گناهان بزرگ و بسیار هم از او نمی ترسد.
بخشنده و سخاوتمند، از غذای مردم می خورد تا آنان هم از غذایش بخورند، ولی بخیل از غذای دیگران نمی خورد، تا از غذایش نخورند.
کسی که به مال حلال اندک، راضی باشد، مخارجش سبک می شود، خانواده اش برخوردار می گردند، خداوند او را به درد و درمان دنیا بینا می کند و او را سالم و بی گناه از دنیا به دارالسّلام بهشت بیرون می برد.
مردم دو دسته اند: یکی آن که با مرگ، آسوده می شوند. دیگری آن که با مرگ، مردم از دست او آسوده می شوند.
برچسبها:
ایمان عبارت است از: شناخت قلبی، اقرار و اعتراف زبانی و عمل با اعضا و جوارح.
هیچ بنده ای به مرتبه ی حقیقت ایمان نمی رسد، مگر این که این سه خصلت در او باشد: دین شناسی، تدبیر و برنامه ریزی نیکو در زندگی، و شکیبایی بر سختیها و ناملایمات.
مؤمن هرگاه خشمگین شود، غضبش او را از حق بیرون نمی برد. و هرگاه خرسند و راضی شود، خوشنودی اش او را به باطل نمی کشاند. و هرگاه قدرت یابد، بیش از حق خودش برنمی دارد.
هیچ کافری دوستدار ما نیست و هیچ مؤمنی دشمن ما نمی شود، هر کس با محبّت ما از دنیا برود، بر خداوند است که او را در قیامت با ما برانگیزد.
دوستی با دوستان خدا واجب است، همچنین دشمن داشتن و بیزاری جستن از دشمنانِ اولیای خدا و سرکردگان آنان واجب است.
زائران قبر من، گرامی ترین گروه هایی اند که روز قیامت بر خداوند وارد می شوند. هیچ مؤمنی نیست که مرا زیارت کند و در راه زیارتم آبی به صورتش بچکد، مگر آن که خدای متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام می کند.
هر کس نتواند ما را زیارت کند، پس دوستان و پیروان شایسته ی ما را زیارت کند، تا پاداش زیارت ما برایش نوشته شود.
امامت و رهبری، مایه ی استواری دین و نظام بخشیِ مسلمانان و موجب اصلاح دنیا و عزت و سربلندی مؤمنان است.
آنان که هرگاه نیکی کنند، خوشحال می شوند، و هرگاه بدی کنند، استغفار می کنند، و هرگاه چیزی به آنان عطا شود، سپاس می گویند، و هرگاه مبتلا و گرفتار شوند، صبر و شکیبایی می کنند، و هرگاه خشمگین شوند، عفو و گذشت می کنند.
خانه ی وسیع و فراوانیِ دوستداران.
هر کس سپاسگزار بندگان نیکوکار نباشد، خدای متعال را هم سپاس نگفته است .
دوستی بیست ساله، در حکم خویشاوندی است.
کارهای امّت پیامبر - که درود خدا بر او و خاندانش باد -، چه نیکان و چه بدکاران، هر بامداد به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گزارش و عرضه می شود، پس به هوش باشید!
هرگز مال و ثروت، جمع و اندوخته نمی گردد مگر با پنج خصلت: بخل شدید، آرزوی دور و دراز، حرص غالب، قطع رحم و برگزیدن دنیا بر آخرت.
برای خودتان بهره ای از دنیا قرار دهید، به این که خواسته های دل را از حلال برآورده سازید تا حدّی که مروّت را از بین نبرد و اسراف در آن نباشد. بدین وسیله در کارهای دین، کمک بجویید.
هرگاه بندگان، گناهان تازه ای را پدید آورند که قبلاً مرتکب نمی شدند، خداوند هم بلای تازه ای برای آنان پیش می آورد که قبلاً نمی شناختند.
بنده مؤمن، هیچ بهره ای نبرده است که بهتر از همسر خوب و شایسته ای باشد که هنگام حضور شوهر، مایه ی خوشحالی او و در غیاب شوهر، نگهدار ناموس و مال او باشد.
سزاوار است که مرد، در خرج و هزینه ی زندگی بر خانواده ی خود توسعه و گشایش دهد، تا آرزوی مرگ او را نداشته باشند.
بر تو باد که از پدر، فرمانبرداری کنی، به او نیکی کنی، نسبت به او فروتنی و کرنش و بزرگداشت و احترام داشته باشی، و در حضور او صدایت را پایین آوری.
با حاکم، با احتیاط همنشینی کن، با دوست، با تواضع، با دشمن، با هوشیاری و پرهیز و با عموم مردم، با خوشرویی همراه باش.
برچسبها:
ولادت
هشتمين امام شيعيان، حضرت علي بن موسي الرضا (ع)، روز پنجشنبه، يازدهم ذي قعده، سال 148 هجري ـ شانزده روز پس از شهادت جد بزرگوارش امام صادق (ع) ـ در مدينه چشم به جهان گشود.(1)
نام مبارکش را «علي» گذاشتند. کنيه اش «ابوالحسن» و القابش، رضا، صابر، رضي و وفي بود که مشهورترين آنها «رضا» است.(2)
پدر آن حضرت، موسي بن جعفر (ع) و مادرش کنيزي به نام «نجمه» بود؛ «تکتم»، «سمانه» و «ام البنين» نيز خوانده مي شد.(3)
نجمه، کنيز «حميده» مادر امام موسي کاظم (ع) بود و چون در عقل و دين داراي مرتبه اي والا بود و در اخلاق و رفتار بر ديگر زنان برتري داشت، او را به پسرش امام کاظم (ع) بخشيد.(4)
مادر امام رضا (ع) زن بسيار مؤدب، با فضيلت و عابدي بود. درباره ي ادب وي نوشته اند: «او نسبت به حميده احترام فراواني قائل بود، چندانکه در حضورش به احترام او نمي نشست.»(5) در مقابل، حميده هم براي او ارزش خاصي قائل بود و مي گفت: «من هرگز کنيزي به برتري او نديدم.»(6)
علاقه ي «نجمه» به عبادت الهي به حدي بود که در دوران شير خوارگي امام رضا (ع) اظهار کرد مرضعه ي ديگري تعيين کنند تا او را در شير دادن به کودک خود ياري کند. پرسيدند: مگر شير تو کم است؟ گفت: نه؛ ولي بر اثر اشتغال به شير دادن از نوافل و ذکرهاي مستحبي باز مانده ام؛ بدين جهت کمکي مي خواهم تا بلکه مستحبات را ترک نکنم.(7)
تعيين امامت
پيشواي هشتم (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش امام کاظم (ع) عهده دار مقام امامت شد. امامت آن بزرگوار همچون امامت ديگر پيشوايان عليهم السلام، از جانب خدا و به تعيين و تصريح پيامبر (ص) و معرفي پدر گرامي اش صورت پذيرفت. «داوود رقي» مي گويد:
به امام کاظم (ع) عرض کردم: پدرم فدايت باد، پيرمرد شده ام و مي ترسم حادثه اي برايم پيش آيد که شما را ديگر ملاقات نکنم، بفرماييد که پيشواي پس از شما کيست؟ فرمود: فرزندم علي.(8)
سليمان بن حفص مروزي مي گويد:
به حضور امام کاظم (ع) رسيدم تا از حجت خدا بر مردم پس از آن حضرت سؤال کنم. امام (ع) خود آغاز به سخن کرد و فرمود: اي سليمان! همانا «علي» فرزند و وصي من و حجت خدا بر مردم پس از من است، و او برترين فرزندان من مي باشد. اگر پس از من زنده ماندي نزد شيعيان و دوستان من به امامت او گواهي ده. (9)
مکارم اخلاق
حضرت علي بن موسي الرضا (ع) مانند ديگر پيشوايان معصوم عليهم السلام به زيور فضايل اخلاقي و کمالات نفساني آراسته و از هر گونه زشتي و پليدي و رذايل اخلاقي منزه بود و در اين راه گفتار و رفتارش الگو سرمشق ديگران بود. اينک بخشي از خصوصيات فردي و مکارم اخلاقي آن حضرت:
الف ـ زهد و عبادت
پيشواي هشتم (ع) در زهد و پارسايي و پرستش پروردگار، يگانه ي عصر خود بود و زر و سيم دنيا و مناصب اجتماعي و حکومتي در برابر مقام عبوديت و پارسايي او هيچگونه ارزشي نداشت. «محمد بن عباد» درباره ي زهد و ساده زيستي امام (ع) مي گويد:
حضرت رضا (ع) در تابستان بر روي حصير مي نشست و در زمستان بر روي گليم، و لباسهايش زبر و خشن بود؛ و لي هنگامي که در ميان مردم مي رفت از لباسهاي عادي مردم استفاده مي کرد.(10)
علي بن موسي الرضا (ع) با قرآن انس خاصي داشت و هر سه روز يک بار ختم قرآن مي کرد و مي فرمود:
اگر بخواهم در کمتر از سه روز هم مي توانم يک قرآن ختم کنم؛ ليکن هيچ آيه اي را تلاوت نمي کنم مگر آنکه درباره ي آن آيه و موضوعي که فرود آمده و زماني که نازل شده است، انديشه مي کنم.(11)
امام (ع) کم مي خوابيد و شبها را بيشتربه شب زنده داري مي گذرانيد و گاهي اوقات تمام شب را تا صبح بيدار بود و بسيار روزه مي گرفت و روزه اول، وسط و آخر ماه از او ترک نمي شد و مي فرمود: «روزه داشتن در اين سه روز مثل اين است که انسان هميشه روزه است».(12)
رجاء بن ابي ضحاک ـ مأمور مأمون براي بردن امام رضا (ع) از مدينه به خراسان ـ مي گويد:
من از مدينه تا مرو همراه و مراقب امام (ع) بودم؛ سوگند به خدا، کسي را در پرهيزگاري و افزوني ذکر خدا در تمامي اوقات، و شدت خوف از حق تعالي مانند او نديدم.
سپس به طور تفصيل برنامه ي عبادي آن حضرت را در طول شب و روز بيان مي کند.(13)
مأمون وقتي گزارش «رجاء» را شنيد گفت:
اي پسر ابي ضحاک، آنچه که گفتي درست است، او (اشاره به امام رضا (ع)) از بهترين، داناترين و عابدترين مردم روي زمين است.
سپس به وي توصيه کرد که مشاهدات خود را براي ديگران نقل نکند.(14)
ب ـ تواضع و فروتني
پيشواي هشتم (ع) با آنکه مقام رفيع امامت را داشت و برگزيده ي خدا بود، در عين حال نه تنها براي خود هيچ گونه حريمي قائل نبود، بلکه در زندگي خويش با طبقات مختلف مردم حتي خدمتکاران و زيردستان با نهايت صميميت و فروتني رفتار مي کرد. کليني از مردي بلخي روايت کرده است:
من در سفر خراسان همراه امام (ع) بودم، روزي هنگامي که سفره گسترده شد، امام (ع) از همه ي خدمتکاران خواست تا در کنار او بر سر سفره بنشينند. عرض کردم، فدايت شوم، بهتر بود سفره ي آنان را جدا مي کردي؟ فرمود: ساکت باش! همانا پروردگار و پدر و مادر همه ما يکي است و پاداش هم به اعمال است.(15)
روزي امام (ع) در حمام پس از تقاضاي فردي که آن حضرت را نمي شناخت، تن او را کيسه کشيد. هنگامي که ديگران امام (ع) را به او معرفي کردند، شرمنده شد و به عذرخواهي از آن حضرت پرداخت. امام (ع) در حالي که او را کيسه مي کشيد، دلداري اش داد و فرمود: عيبي ندارد.(16)
«ياسر» غلام امام رضا (ع) نقل مي کند:
امام (ع) به ما توصيه کرده بود که هر گاه بر شما وارد شدم و شما مشغول غذا خوردن بوديد (به احترام من) بر نخيزيد تا از غذا خوردن فارغ شويد. گاهي اوقات بعضي از ما را براي انجام کاري مي خواند. به آن حضرت اطلاع مي دادند که مشغول غذا خوردنند. مي فرمود: بگذاريد تا از غذا خوردن فارغ شوند.(17)
ج ـ جود و بخشش
پيشواي هشتم (ع) در جود و بخشش نيز سرآمد مردم زمان خود بود. ابن شهر آشوب مي نويسد:
امام رضا (ع) در روز عرفه در خراسان، تمام اموال خود را در راه خدا بخشيد «فضل بن سهل» گفت: اين گونه بخشش زيان آور است. فرمود: نه، بلکه سودآور است. هرگز آنچه را که موجب اجر و پاداش اخروي است غرامت مشمار.(18)
مردي خدمت امام رضا (ع) رسيد و عرض کرد: به اندازه ي مروتت به من عطا فرما. فرمود: اين مقدار براي من مقدور نيست. عرض کرد: پس به قدر جوانمردي من. فرمود: اين ممکن است آنگاه به خدمتکار خود دستور داد دويست دينار به او بپردازد.(19)
مرد ديگري به حضور آن گرامي رسيد و عرض کرد: «من از دوستان شما خاندان هستم هم اکنون از سفر مکه باز مي گردم و پولم را گم کرده ام. در صورتي که شما کمکي به من بفرماييد پس از بازگشت به وطنم آن مبلغ را از جانب شما صدقه خواهم داد.»
امام (ع) به اندرون رفت و پس از لحظاتي بازگشت و از بالاي در، بدون آنکه در را بگشايد مبلغ دويست دينار به او داد و فرمود:
اين مبلغ را بگيرد و براي خود مبارک بدان و از طرف من هم صدقه مده و فورا بيرون رو که نه من تو را ببينم و نه تو مرا.
پس از آنکه سائل بيرون رفت، يکي از حاضران که از سخنان و رفتار امام (ع) به شگفت آمده بود پرسيد: با آنکه مبلغ زيادي به وي داديد چرا خودتان را به او نشان نداديد؟ فرمود:
براي آنکه نمي خواستم ذلت سؤال را در چهره ي او مشاهده کنم؛ مگر نشنيده اي که پيغمبر (ص) فرمود: کسي که پنهاني انفاق کند معادل با آن است که هفتاد حج انجام داده باشد؟...(20)
د ـ بردباري
امام رضا (ع) خوي نيکوي حلم و بردباري را از پدر بزرگوار خود امام کاظم (ع) به ارث برده بود و در برابر افراد جاهل و گستاخ با بردباري مواجه مي شد.
روزي يکي از خوارج که مقام ولايتعهدي را منافي با شؤون و حيثيت امام (ع) مي دانست خنجري زهرآلود در استين خود پنهان کرد و گفت: مي روم با او بحث کنم اگر بر پذيرش ولايتعهدي حجتي داشت چه بهتر وگرنه با اين خنجر او را خواهم کشت.
چون به حضور امام (ع) رسيد، بدون آنکه صحبتي کند حضرت از نيت پليد او آگاه شد و با بردباري با وي برخورد کرد و فرمود:
اگر در برابر شبهه ي خود پاسخ قانع کننده اي شنيدي آن خنجري را که در آستين پنهان کرده اي بشکن و به دور انداز.
فرد خارجي پس از شنيدن سخنان منطقي امام (ع) از کرده ي خود پشيمان شد. خنجر را شکست و دور انداخت و توبه کرد و گفت:
شهادت مي دهم که تو فرزند پيامبري و در گفتارت راستگو هستي.(21)
هـ ـ عزت نفس
يکي از اهداف شوم مأمون از مسأله ي ولايتعهدي امام رضا (ع) اين بود که آن حضرت را با نزديک کردن به دستگاه پر زرق و برق و برخوردار از لذائذ و نعمتهاي مادي خود، به دنياپرستي و جاه طلبي متهم کند؛(22) ولي مناعت طبع و عزت نفس پيشواي هشتم (ع) نقشه مأمون را نقش بر آب ساخت.
امام (ع) پس از پذيرش ولايتعهدي نيز با بي اعتنايي تمام به تشکيلات سلطنتي مأمون، به زندگي ساده و بي آلايش دوران پيش از ولايتعهدي خود ادامه داد و حتي در برابر سياست مأمون که سعي مي کرد آن حضرت را وارد کارهاي حکمتي بکند، فرمود:
اين امر هرگز نعمتي برايم نيفزوده است، هنگامي که در مدينه بودم دست خطم در شرق و غرب نفوذ داشت. در آن زمان بر استرم سوار مي شدم و (با اآرامي و آزادي) کوچه هاي مدينه را مي پيمودم و اين حالت از همه چيز برايم عزيزتر و مطلوبتر بود.(23)
و ـ امر به معروف و نهي از منکر
پيشواي هشتم (ع) رفتار اطرافيان، زيردستان و ياران خود را زير نظر داشت و در مواقع لازم، آنان را امر به معروف و نهي از منکر مي کرد؛ حتي مأمون نيز بارها از نصايح و رهنمودهاي آن حضرت بهره مند شد.
روزي امام (ع) ديد مأمون وضو مي گيرد ولي غلامش آب را بر دست وي مي ريزد. حضرت فرمود: «کسي را در عبادت پروردگارت شريک قرار مده» مأمون آب را از دست غلام گرفت و خود مشغول وضو گرفتن شد.(24)
يکي از خدمتکاران امام (ع) ميوه اي را نيم خورده دور افکند. امام (ع) متوجه شد و با ناراحتي فرمود:
سبحان الله! اگر شما بدان نياز نداريد، مردمي هستند که به خوردن آن نيازمندند.(25)
اظهار نظر «ابراهيم بن عباس»
اين بخش را با اظهار نظر «ابراهيم بن عباس» يکي از ياران آن حضرت درباره ي رفتار و اخلاق اجتماعي آن گرامي به پايان مي بريم. وي مي گويد:
هيچگاه نديدم که امام رضا (ع) با سخنش کسي را بيازارد، و سخن کسي را پيش از تمام شدن قطع کند و نيازمندي را ـ که مي توانست نيازش را برآورد ـ رد نمايد و در حضور ديگران پاهايش را دراز کند و به کسي از غلامانش ناسزا بگويد، و به صورت قهقهه خنده کند. خنده او تبسم بود. چون سفره ي غذا گسترده مي شد همه افراد خانه حتي دربان و خدمتگزار را نيز بر سر آن مي نشاند...(26)
معجزات و کرامات امام (ع)
پيشوايان معصوم عليهم السلام با توجه به مقام امامت و عصمتي که داشتند از ارتباط ويژه اي با خداي متعال و جهان غيب برخوردار بودند و مانند پيامبران الهي معجزات و کراماتي داشتند که در مواقع لازم نمونه هايي از آنها را بروز مي دادند تا دليلي آشکار بر حقانيتشان باشد و موجب پرورش و اطمينان خاطر پيروانشان گردد.
از پيشواي هشتم (ع) نيز معجزات و کرامات بسياري بروز کرد که در کتب حديث و تاريخ ثبت شده است. اينک چند نمونه:
1- يکي از همراهان امام رضا (ع) در سفر خراسان مي گويد:
در بين راه به بيابان خشک و بي آبي رسيديم و نزديک بود همه ي ما با چارپايانمان هلاک شويم. حضرت رضا (ع) فرمود: برويد در فلان محل، در آنجا آب خواهيد يافت. ما بدانجا رفتيم و با چشمه ي آبي مواجه شديم. همگي از آن آب نوشيديم و حيواناتمان را نيز سيراب کرديم.
هنگام کوچ از آن منزل، امام (ع) فرمودند: بار ديگر کنار آن چشمه برويد. چون بدان سوي رفتيم اثري از چشمه نديديم.(27)
2- «عبدالله بن مغيره» مي گويد:
من واقفي بودم، در سفر مکه دست بر پرده ي «کعبه» آويختم و گفتم: بار خدايا! تو خواسته ي مرا مي داني، مرا به بهترين دينها راهنمايي کن.
پس از مراجعت به مدينه به ذهنم رسيد که خدمت امام رضا (ع) برسم. وقتي به حضور آن حضرت رسيدم فرمود: خداوند خواسته ات را اجابت فرمود و تو را به دينش راهنمايي کرد. گفتم: گواهي مي دهم که تو حجت و امين خدا بر بندگانش هستي.(28)
3- «احمد بن محمد بزنطي» نقل مي کند:
من با سه نفر ديگر خدمت امام (ع) شرفياب شديم. هنگام بازگشت امام (ع) به من فرمود: اي احمد! تو بنشين... چون پاسي از شب گذشت خواستم مرخص شوم. فرمود: مي روي يا مي ماني؟ عرض کردم: بستگي به نظر شما دارد. فرمود: بمان و اين هم رختخواب. آنگاه امام برخاست و به اتاق خود رفت. من از شوق به سجده افتادم و با خود گفتم: سپاس خداي را که حجت او و وارث علوم انبياء از ميان ما چند نفر به من تا اين حد لطف و عنايت فرمود.
هنوز در سجده بودم که امام (ع) بازگشت، برخاستم. حضرت دست مرا گرفت و فشرد و فرمود: اي احمد! اميرمؤمنان به عيادت «صعصعه بن صوحان» رفت؛ به هنگام بازگشت فرمود: اي صعصعه! از اينکه به عيادت تو آمده ام به برادران خود افتخار مکن؛ از خدا بترس و پرهيزکار باش.(29)
امام (ع) ضمن اعلام آگاهي از نيت احمد، به وي هشدار داد که اين عنايت و لطف نبايد وسيله اي براي فخر و مباهات و احساس برتري نسبت به ديگران گردد. بلکه آنچه عامل برتري انسان مي گردد «تقوي» است.
پي نوشت :
1. بحارالانوار، ج 49، ص 9، به نقل از مصباح کفعمي.
2. کشف الغمه، ج 3، ص 50.
3. عيون اخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 14.
4. عيون اخبار الرضا ج 1، ص 12. ولي بر اساس برخي از روايات ديگر، خود امام کاظم (ع) آن کنيز را خريداري کرد. (همان مدرک، ص 14).
5. همان مدرک، ج 1، ص 12 ـ 13.
6. همان مدرک.
7. عيون اخبارالرضا (ع)، ج 1، ص 12 ـ 13.
8. همان مدرک، ص 19.
9. عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 21 ـ 22.
10. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 360.
11. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 360.
12. بحارالانوار، ج 49، ص 91.
13. بحارالانوار، ج 49، ص 91 ـ 95.
14. همان مدرک، ص 95.
15. کافي، ج 8، ص 230.
16. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 362.
17. بحارالانوار، ج 49، ص 102.
18. مناقب، ج 4، ص 360.
19. بحارالانوار، ج 49، ص 100.
20. بحارالانوار، ج 49، ص 101.
21. بحارالانوار، ج 49، ص 55 ـ 56 با اختصار.
22. امام رضا (ع) در يکي از گفتگوهاي خود با مأمون به اين هدف شوم خليفه اشاره مي کند و مي فرمايد: «تو مي خواهي مردم بگويند علي بن موسي الرضا از دنيا روي گردان نيست. اين دنياست که بر او اقبال نکرده است. مگر نمي بينيد چگونه به طمع خلافت، ولايتعهدي را پذيرفته است» (ر.ک. مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 363).
23. بحارالانوار، ج 49، ص 155.
24. الارشاد، شيخ مفيد، ص 315.
25. بحارالانوار، ج 49، ص 102.
26. عيون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 182 ـ 183.
27. عيون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 218.
28. عيون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 220 ـ 221.
29. رجال کشي، جزء 6، ص 587 ـ 588 با اختصار.
منبع:کتاب تاريخ اسلام در عصر امامت امام رضا و امام جواد عليهماالسلام /س
برچسبها:



















